کتاب صوتی
با نود و چهارمین قسمت از مجموعه پیشنهاد فیلم آخر هفته DLfars برای آخر هفته، همراه شما عزیزان هستیم. در این عنوان ، هر هفته به معرفی چند فیلم برتر که حتما باید دیده شوند، از نگاه DLfars میپردازیم و آنها را به شما عزیزان معرفی میکنیم. ممکن است شما نیز برخی از این فیلم ها را دیده باشید و یا حتی اسم بعضی از آنها را نشنیده باشید! در هر صورت تمامی فیلم هایی که معرفی میشوند، از نگاه DLfars، عناوین فوق العاده جذابی هستند. در ادامه به معرفی چند فیلم پیشنهادی DLfars برای آخر هفته شما میپردازیم، همراه ما باشید.
در فیلم «روزِ تعلیم» بازیگرانی چون دنزل واشینگتن، ایتن هاوک، شارلوت آیانا و هریس یولین حضور داشتند و بهایفای نقش پرداختند. دنزل واشینگتن با نقشآفرینی در این فیلم جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را در سال ۲۰۰۱ از آن خود کرد و همچنین ایتن هاوک نامزد دریافت جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. فیلم آنتوان فوکوآ با استقبال خوبی از سوی منتقدان همراه شد و با بودجهٔ ۴۵ میلیون دلاری، فروش ۱۰۵ میلیون دلاری در گیشه داشت. دیوید آیر، کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکنندهٔ آمریکایی، نگارش فیلمنامهٔ فیلم «روزِ تعلیم» را برعهده داشت. قرار بود پیشدرآمد این فیلم نیز ساخته شود و داستان این فیلم ۱۰ سال پیش از داستان فیلم اصلی و در دههٔ ۹۰ میلادی روایت شده و زندگی پیشین شخصیت آلنزو هریس با نقشآفرینی دنزل واشینگتن، بهتصویر کشیده شود که خبری از پروژه در دسترس نیست. داستان فیلم یک روز از زندگی دو پلیس لس آنجلسی را روایت میکند؛ شخصیت آلونزو هریس، پلیسی همهفنحریف، کارکشته و خونسرد و شخصیت جیک هُویت آلونزو که از نظر تجربه، نقطهٔ مقابل هریس بوده و قرار است آبدیده شود. شخصیت آلونزو هریس درابتدا خود را از آن دست پلیسها نشان میدهد که بهدنبال اصلاح امور هستند و برای نشاندادن صلابت خود، از هیچکاری و هیچحرفی فروگذاری نمیکند و قصد دارد از شخصیت جیک، افسر مبارزه با مواد مخدر کارکشتهای بسازد، اما هرچه فیلم جلوتر میرود، متوجه میشویم کارآگاه هریس صرفاً خلاف جریان آب شنا نمیکند، بلکه پلیسی فاسد و باجگیر است.
نقشآفرینی دنزل واشینگتن در فیلم «روزِ تعلیم» فوقالعاده است، همچون اکثر فیلمهای این بازیگر، اما اینجا درابتدا خود را در دلِ مخاطب جا میکند و بعد کمکم کاری میکند که اعتماد بهپلیس بهکل از یادتان برود. بازی دنزل واشینگتن نفسگیر و انرژیک است، مخاطب عاشق آن میشود، اما همزمان کارهای کثیفی که از وی میبینید، ذهنتان را یک لحظه آرام نمیگذارد. واشینگتن نقشی پیچیده را کمنظیر ایفا کرد و بهوقتش شخصیت را کنترل میکرد که انرژی زیادش بهکلیت داستان ضربه نزند، وقار و خونسردی را همیشه داشت و همزمان پیچیدگی و تناقض و گنگی را بهشخصیت کارآگاه هریس اضافه کرد. بازی دیگر بازیگران هم خوب و گاه بسیار خوب بود، منظور ایتن هاوک دوستداشتنی است، اما بازی واشینگتن در سطح دیگری بود. ورود دیوید آیر بهدنیای فیلمهای پلیسی نیز اینجا بود و وی فیلمنامهٔ چفتوبستداری نوشته بود و آن زمانِ فیلمنامهنویسی آیر را با آخرین فیلمی که وی درمقام کارگردان ساخت، در کفهٔ یک ترازو قرار ندهید و با خیال راحت از بابت کیفیت فیلمنامه، فیلم «روزِ تعلیم» را تماشا کنید. این فیلم سومین ساختهٔ آنتوان فوکوآ بود و تأثیر زیادی در آیندهٔ کاری وی داشت و وی همچنان یکی از نامهای سرزبان این روزهای هالیوود است و کموبیش روند کاری خوبِ خود را حفظ کرده است، نه خیلی بهتر، اما تقریباً در همان سطح قدیم باقی مانده است.
فیلم «چاقوکشی» یکی از بهترین فیلمهای معمایی چند وقت اخیر است و با فرمولی کلاسیک، توجه تماشاچیان نسل جدید را که چندان فیلم معمایی خوب در چند سال اخیر ندیدهاند را بهسوی این ژانر جذاب، جلب کرد. رایان جانسن که کارگردانی فیلم Star Wars: The Last Jedi (جنگ ستارگان: آخرین جدای)، فیلم Looper (لوپر)، فیلم The Brothers Bloom (برادران بلوم) و فیلم Brick (آجر) را در کارنامه دارد، علاوهبر کارگردانی، وظیفه نوشتن فیلمنامهٔ این فیلم براساس یک داستان اورجینال را هم برعهده داشته؛ او برای نوشتن فیلمنامهٔ فیلم «چاقوکشی» از رمانهای آگاتا کریستی الهام گرفته است.
در ابتدای داستان، رماننویس مشهور سبک جنایی با نام هارلن ترومبی درست بعد از تولد ۸۵ سالگیاش مرده در ملک شخصیاش پیدا میشود. بعد از این اتفاق، کارآگاه مشکوک و کنجکاوی با نام بنویت بلانک بهصورت مرموزی استخدام میشود تا در حل این پرونده کمک کند. بلانک روشی را پیاده میکند که ازطریق آن قصد دارد افراد مختلف زندگی هارلن را (از اعضای خانواده عجیبوغریبش گرفته تا کارکنان وفادارش) غربال کند. او قصد دارد تا با این کار، حقیقت پنهان در مرگ بیموقع هارلن را آشکار کند.
«چاقوکشی» یک فیلمِ اولداسکول است که فقط بهبازآفرینی خشکوخالی عناصرِ فیلمهای کارآگاهی/جنایی منبعِ الهامش بسنده نمیکند، بلکه سعی میکند با خلاقیتهای خودش، با فُرم روایی آنها بازی کند. در فیلم همه مظنون هستند و هر شخصیت هم انگیزهٔ کافی برای انجام قتل دارد. الهام از رمانهای آگاتا کریستی و یک قتل و چندین مظنون زیر یک سقف با حضور یک کارآگاه که باید همهٔ گرههای داستانی را باز کند که خود نیز شخصیتی مرموز دارد، با تِم طنزی که رایان جانسن بهاثر داده و بازی عالی تیم بازیگری و موسیقی درگیرکننده، «چاقوکشی» را بهیکی از بهترین فیلمهای معمایی، جنایی و البته کمدی دههٔ اخیر تبدیل کرده است. جان فلتیمر و جو دریک، مدیران عامل اجرایی شرکت لاینزگیت (Lionsgate) در یک کنفرانس تلفنی با وال استریت تأیید کردند استودیو برای تولید دنبالهٔ فیلم در حال برنامهریزی است که خبر خوبی برای طرفداران این فیلم محسوب میشود.
«چاقوکشی» در هفتادوهفتمین مراسم گلدن گلوب در سه بخش بهترین فیلم موزیکال یا کمدی، بهترین بازیگر نقش اول مرد فیلم موزیکال یا کمدی و بهترین بازیگر زن فیلم موزیکال یا کمدی نامزد دریافت جایزه شد، اما نتوانست هیچکدام را بهدست آورد. همچنین در نودودومین دوره مراسم اسکار، فیلم در بخش بهترین فیلمنامهٔ غیراقتباسی برای جانسن نامزد دریافت جایزهٔ اسکار بود که این جایزه به بونگ جون هو برای نوشتن فیلمنامهٔ فیلم تحسینشدهٔ Parasite (انگل) تعلق گرفت. فیلم «چاقوکشی» در گیشه نیز عملکرد خوبی داشت و با بودجهٔ ۴۰ میلیون دلاری، بیش از ۳۰۰ میلیون دلار فروخت.
کم پیش میآید که یک فیلم داستان بسیار عجیب خود را شدیدا جدی بگیرد و دقیقا با پیروی از همین الگو مخاطب خاص خود را راضی کند. زیرا معمولا طرحهای داستانی اغراقشدهای مثل «پرداختن به قاتل هیتلر که حالا باید بیگفوت/پاگنده را بکشد» فقط در فضای کمدی جواب میدهند و اگر خود را بسیار محکم نگه دارند، توسط مخاطب پس زده میشوند. ولی فیلم The Man Who Killed Hitler and Then the Bigfoot انقدر خوب مخاطب خاص خود را هدف گرفت که توانست از زیر حملات بینندگانی که میخواهند هویت آثاری مانند آن را زیر سؤال ببرند، زنده بیرون بیاید.
این فیلم بدون سم الیوت بدون شک قابل پیشنهاد به اکثر افراد نبود. زیرا این بازیگر کاملا در نقش عجیب خود غرق شده است و مخاطب را در سفری خطرناک با کاراکتر همراه میکند. این وسط دلیل آن که هیچکدام از اغراقهای داستانی و بخشهای غیر قابل توضیح فیلمنامهی فیلم من را پس نمیزدند، این حقیقت بود که اثر مورد بحث، تعلیقسازی را خوب میشناسد. بهگونهای که دقیقا وقتی که میخواهید ماهیت داستانی آن را زیر سؤال ببرید، خود را درگیرشده با شخصیت اصلی و تلاش او برای جان سالم به در بردن میبینید. اکثر افراد به این قصهی عجیب اهمیت میدهند. چون آن را از زاویهی دید شخصیتی میبینند که قابل احترام به نظر میرسد.
در نتیجه بهجای آن که داستان بخواهد جدیت خود را بر مخاطب تحمیل کند، فیلم The Man Who Killed Hitler and Then the Bigfoot مدام همذاتپنداری تماشاگر با شخصیت را افزایش میدهد. هرچهقدر هم که شما بیشتر به کاراکتر اصلی نزدیک میشوید، در آغوش کشیدن این داستانِ آمیخته به جنون، منطقیتر به نظر میآید. بااینحال دنبال کردن قصهای با محوریت تلاش یک فرد افسانهای قدیمی برای انجام دادن یک کار افسانهای جدید، کار آسانی نیست. پس با دقت و در نظر داشتن ذات محصول متفاوتی که مورد بحث قرار گرفت، سراغ دقایق The Man Who Killed Hitler and Then the Bigfoot بروید.
فیلم «ترسِ کهن»، فیلمی جنایی و معمایی بهکارگردانی گرگوری هابلیت، کارگردان و تهیهکنندهٔ آمریکایی است که کارگردانی فیلمهای Frequency (فرکانس)، Untraceable (نایافتنی) و Fracture (شکست) را در کارنامهٔ کاری خود دارد و داستان آن در مورد یک پسرِ جوانِ متهم بهقتل بوده و حقیقتِ ماجرا زیر چندین لایه کثافتِ درون سازمانی دفن شده است. در پی قتل اسقف شيکاگو، يکی از خدمهٔ کليسا با نام آرون بهاتهام قتل دستگیر میشود. وکيل سرشناسی با نام مارتين ويل برای اینکه دوباره نام خود را در جامعهٔ وکلا مطرح کند، بهطور رايگان دفاع از او را برعهده میگيرد. آرون بهشخصیت ويل میگويد که شخص ديگری اسقف را کشته و ويل در جريان تحقيقاتش متوجه میشود که مقتول از لحاظ اخلاقی مشکل داشته است، بااینحال مدارک علیه پسر جوان است و وکیل کار بسیار سختی برای حل کردن پرونده و اثبات بیگناهی وی دارد.
گرگوری هابلیت داستانی متفاوت را در «ترسِ کهن» روایت میکند و بهعمق لایههای فساد درون سازمانی میزند و برای دستیابی بههدف خود، از تیم بازیگری باتجربهای، بجز بازیگر اصلی، استفاده میکند که همگی نقش خود را خوب ایفا کردند. دراینمیان ادوارد نورتون، بازیگر، فیلمنامهنویس و کارگردان آمریکایی، نقشآفرینی فوقالعادهای در اولین فیلم مهم خود داشت و این بازی خوب سبب شد نامزد جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شود و البته وی یک سال بعد برای ایفای نقش در فیلم تحسینشدهٔ American History X (تاریخ مجهول آمریکا) هم نامزد جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد تا خبر از ظهور ستارهای بزرگ در هالیوود بدهد. ریچارد گیر دیگر بازیگری بود که بهفیلم اعتباری دوچندان بخشید و در نقش شخصیت وکیل، بازی خوبی از خود بهجای گذاشت. فیلم «ترسِ کهن» که برگرفته از رمانی با همین عنوان، اثر ویلیام دیل است، فیلمی با ریتمی هیجانی و ضرباهنگ سریع در محیطی خستهکننده با نام دادگاه است، موسیقی متن فوقالعادهای دارد که سبب میشود فیلم ریتم خود را تا انتها حفظ کند و البته ادوارد نورتون نوزده سالهای که مسحورکننده ایفای نقش کرد. فیلم «ترسِ کهن» با استقبال نسبتاً خوبی از سوی منتقدان همراه شد و در گیشه نیز فروش خوبی داشت و با بودجهٔ ۳۰ میلیون دلاری، حدود ۱۰۳ میلیون دلار فروخت.
مدت زمان: 78 دقیقه
زبان: فارسی
کشور سازنده: ایران
ژانر: اجتماعی , خانوادگی
قیلم سینمایی حق سکوت
کارگردان: هادی نائیجی
نویسنده: هادی نائیجی
ستارگان: هوتن شکیبا , حسام محمودی , شیرین اسماعیلی ,
خلاصه داستان: داستان فیلم ایرانی حق سکوت از این قرار است که میرهاشم که طلبهای جوان است که به همراه همسرش فرشته به تازگی توانسته خانهای کوچک بخرد. تهیه پول خانه باعث شده میرهاشم از چک بانکی استفاده کند و حالا چک به دست یک شرخر افتاده است و…
دانلود کیفیت ۴۸۰p
دانلود کیفیت ۷۲۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p-HQ دانلود کیفیت bluray
دانلود همه کیفیت ها
در ادامه خوشحال میشویم از نظرات شما در رابطه با فیلم های پیشنهاد شده مطلع شویم؛ همچنین شما نیز میتوانید فیلم های محبوب خود را مطرح کنید. شاد باشید.
Training Day
Knives Out
The Man Who Killed Hitler And Bigfoot
Primal Fear
فیلم ایرانی حق سکوت
سال انتشار: 1399مدت زمان: 78 دقیقه
زبان: فارسی
کشور سازنده: ایران
ژانر: اجتماعی , خانوادگی
قیلم سینمایی حق سکوت
کارگردان: هادی نائیجی
نویسنده: هادی نائیجی
ستارگان: هوتن شکیبا , حسام محمودی , شیرین اسماعیلی ,
دانلود کیفیت ۷۲۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p-HQ دانلود کیفیت bluray
دانلود همه کیفیت ها
در ادامه خوشحال میشویم از نظرات شما در رابطه با فیلم های پیشنهاد شده مطلع شویم؛ همچنین شما نیز میتوانید فیلم های محبوب خود را مطرح کنید. شاد باشید.
دیدگاه ها