پیشنهاد فیلم آخر هفته(81) DLfars
( )
کتاب صوتی
با هشتاد و یکمین قسمت از مجموعه پیشنهاد فیلم آخر هفته DLfars برای آخر هفته، همراه شما عزیزان هستیم. در این عنوان ، هر هفته به معرفی چند فیلم برتر که حتما باید دیده شوند، از نگاه DLfars میپردازیم و آنها را به شما عزیزان معرفی میکنیم. ممکن است شما نیز برخی از این فیلم ها را دیده باشید و یا حتی اسم بعضی از آنها را نشنیده باشید! در هر صورت تمامی فیلم هایی که معرفی میشوند، از نگاه DLfars، عناوین فوق العاده جذابی هستند. در ادامه به معرفی چند فیلم پیشنهادی DLfars برای آخر هفته شما میپردازیم، همراه ما باشید.
The Irishman 2019 وقتی که به تماشای فیلم The Irishman مینشینیم، متوجه نوعی بازخوانی مجدد از سوی اسکورسیزی در ژانر گنگستری میشویم. آری، این برگ برنده مارتین در این فیلم است
وقتی که به تماشای فیلم مینشینیم، متوجه نوعی بازخوانی مجدد از سوی اسکورسیزی در ژانر گنگستری میشویم. آری، این برگ برنده مارتین در این فیلم بود. اینکه با یک رویکرد مشخص آمده است تا در سال ۲۰۱۹ فیلمی گنگستری بسازد و متناسب با آن مولفههای خودش را تغییر دهد. بارزترین صحنهاش که باز هم جزو بهترین صحنههای ۲۰۱۹ است، جایی است که دوربین اسکورسیزی بهجای نمایش خشونت، روی گلهای رنگارنگ میرود. این از اسکورسیزی معروف که در فیلمهای Goodfellas، Casiono یا بهطور کلی در سینمایش، از نمایش صریح خشونت ابایی نداشت، صحنهای قابل انتظار بود؟ حال به همان نسبت در ابعاد وسیعتر، فیلم را اینگونه ببینید که اسکورسیزی، تمام پیرمردهای گانگستر خود که روزی در اوج قدرت بودند را فراخوانده و مواجههای اعتراف گونه با آنها دارد. این چیزی است که از همان ابتدا با تماشای فرانک شیران (با بازی رابرت دنیرو) قرار دادش بنا نهاده میشود. هرچند که این مواجهه، با صدای نریشن روی تصویر به همراهی موسیقی، جزو تمهیدات همیشگی او در نمایش دنیای گانگسترها به حساب میآید.گریم دیجیتال منطق دارد. ضمن اینکه ماحصلش قابل قبول از آب در آمده، در خدمت آن است که اسکورسیزی باید به جوانی همان آدمها یعنی جو پشی، دنیرو و هاروی کیتل برگردد. اینبار آل پاچینو هم آمده تا در نقش کاراکترهای پر شور و همیشه حاضر در فیلمهای اسکورسیزی باشد. بازی بیرون پاچینو در تقابل با بازی درونی جو پشی و دنیرو قرار میگیرد، تا مثل همیشه نشان دهد که شخصیتهای برون گرا و پر انرژی فیلمهای او در معرض خطر بیشتری قرار دارند. اسکورسیزی وضعیت امروز سران مافیا در نسبت به گذشته خشونت بارشان را به تصویر میکشد. دراینمیان با یک ریشه یابی تاریخی نیز ما را تا حدودی در جریان پشت پرده اتفاقات دهههای ۶۰ و ۷۰ میگذارد. از جمله حوادثی مثل ترور کندی. اما امروز میبینیم که نقطه انتهایی سرنوشت این پیرمردان مافیا، یا مرگ است یا تنهایی. هرچند که اسکورسیزی همیشه اعتقاد داشته که گناه را نمیتوان بخشید اما گناهکار را چرا و تا حد امکان برای آنها طلب بخشش هم میکند. درنهایت ما را به قاب پایانی میرساند. بگذارید دوباره آن را توصیف کنیم. اگر در پایان پدرخوانده، دری بسته شد و حلقه قدرتمند مافیا را از ما جدا کرد، اینبار فشار قاب بر دری است که بسته نمیشود. شیران بین درز در میماند و مرگ را انتظار میکشد.
Parasite رسیدن به تعادل میان مخاطب عام و خاص، نصیب کمتر فیلمی میشود. سختیاش در این است که باید بتوان قصهای را گفت که در اولین و صریحترین لایهاش، طیف وسیعی از مخاطبان با هر سطح آگاهی از سینما را جذب خود کند. سپس آنقدر در پرداختش پر جزییات و در محتوایش لایهمند باشد که برای مخاطبان حرفهایتر هم حرفی برای گفتن داشته باشد. حتی بعدتر، هربار که مجدد تماشایش کنی، دریافت تازهای به تو بدهد و در گذر زمان نیز همچنان تازه بماند. فیلم انگل، به عقیده من به این نقطه رسیده است. آنقدر خوش ریتم است و آنقدر ایدههای خلاقانه (موسوم به ایده دهم در فیلمنامه) دارد که هر مخاطبی را در مواجهه ابتدایی جذب خود میکند. سپس آنقدر استعاره در جای جای فیلم نهادینه شده است که مجال برای چند بار دیدن آن را هم فراهم میکند. دریچههای زیادی برای ورود به محتوا دارد. از آشکارترینش که نظام طبقاتیست گرفته تا ارجاعات ژانری و تاریخیاش. در دورانی که سرمایهداری بیش از هر وقت، ما را به سوسکهایی در زیر زمینش بدل کرده است، کمدی سیاه بونگ جون هو، بهعنوان فیلمسازی که تقریبا تمام آثار قبلیاش را به هجو این نظام پرداخته، بیرحمانهتر، صریحتر و خشنتر از همیشه وضعیت امروزی را به تصویر میکشد. در این راه از تمام رویکردهای ژانریاش که در آثار قبلی بنای آنها را نهاده استفاده میکند و عملا به ژانری شخصی برای روایت چنین قصهای میرسد. رسیدن به تعادل میان مخاطب عام و خاص، نصیب کمتر فیلمی میشود و انگل در این زمینه کاملا موفق عمل کرده است
Host، Okja و Snowpiercer دربرابر انگل، بیشتر به تمرینهایی برای رسیدن به فرمی که بونگ جون هو میخواهد با محتوایش در تعادل باشد بودند. یک خانواده فقیر با تواناییهای زیاد، به تدریج در خانه یک خانواده ثروتمند رسوخ میکنند، اما آیا میتوانند جایگاهشان را تصاحب کنند؟ درنهایت از آن خانه چه چیز نصیبشان میشود؟ برخی، ایراداتی به فیلم میگیرند که اساسا مبنای اصلی بونگ جون هو برای ساخت این فیلم است. مثلا چگونه میتوان انتظار داشت که بونگ جو هو به این گزارهها فکر نکرده باشد: چرا خانوادهای تا این حد با هوش فقیرند؟ چرا خانواده ثروتمند (بهخصوص زن) بهسادگی تحت تاثیر آنها قرار میگیرد؟ یا چرا بوی تعفنی که بیشتر متوجه پدر خانواده فقیر است، منجر نمیشود که محل مخفی شدنشان زیر میز لو برود؟ برای بررسی چنین ایراداتی، باتوجهبه شناختی که از کارنامه بونگ جون هو کسب کردهایم و با لحن پارودی گونه او که در تمام فیلمهایش جاریست آشنا شدهایم، کافی است خود را بهجای کارگردان بگذاریم. واقعا او به این مسائل فکر نکرده است؟ یا اساسا این سوالات، جزوی از فضای ذهنی بونگ جون هو است که میخواهد آنها را به یک تناقض بزرگ در جهان فیلم بدل کند؟ به تناقضی شبیه به اینکه چه شد که کشور کره جنوبی را کشوری در حال توسعه میدانند و آمریکا را ابر قدرت؟ خاستگاه این تقسیمبندیها کجاست؟ آیا همچون دیالوگی که پدر فیلم میگوید، برای این زندگی نمیشود برنامهریزی کرد؟ همه چیز از پیش تعیین شده است؟ مهمترین ایرادی که پس از گذشت چندین ماه از انتشارش تا حدودی به آن وارد میدانم، پایانش است. من هم این عقیده را پیدا کردهام که پایان فیلم قدری ناگهانیست. اگرچه که در روند ژانری فیلم قرار میگیرد و به یک اسلشر در روشنایی روز بدل میشود. اما نیاز به زمان بیشتری برای هضم چنین پرداختی حس میشود. فیلمساز با ریتم تندی برخلاف مقدمه چینی ابتداییاش، فیلم را به پایان میرساند.
Uncut Gems یک کاراکتر محوری، غالبا از آدمهای حاشیهای، با یک گره افکنی ابتدایی، زمینه سازی میشود. یک ضرباهنگ تند به واسطه تدوین، تشویش حاصل از دوربین روی دست و یک موسیقی Overlap شده بر مدت زمان زیادی از فیلم که هم فاصله گذار است و هم در تشویش ذهنی ما موثر، فضای حاکم بر فیلم را میسازند. خبری از نقاط عطف، ساختار سه پردهای، پایان خوش و ر سیدن قهرمان به مقصودی که میخواهد نیست. اینجا سینمای برادران سفدیست. ضد قهرمانهایی از حاشیه نیویورک، نخ روایت را به دست میگیرند و میدوند. مدام در حال فرارند. از دست پلیس، از دست طلبکاران و حتی از دست همکارانشان در این بازی. آری همه چیز به سان یک بازی میماند. هاوارد در فیلم Uncut Gems در فضایی آشنا از سینمای سفدیها، در یک بازی گرفتار میشود. هربار یک مرحله را طی کرده و سفدیهای به او استراحت میدهند. به مانند یک کودک دوباره او را امیدوار به دویدن و تلاش میکنند. محرک این دویدن چیست؟ طمع، رویای رسیدن به پول زیاد، رویای باعث افتخار همسر بودن، رویای یک پیروزی بزرگ برای دیده شدن. از نیمه به بعد دیگر کاملا متوجه خواهیم شد که میل سرکش او انتها ندارد. او هیچگاه در این قمار سیر نمیشود. حتی اگر در این راه به بدترین شکل ممکن، در مقابل همسرش تحقیر شود. تنها شاید اتفاق پایانی فیلم، میتوانست توقفی بر مسیر پر تنشش باشد. پایانی کنایی با لبخند همیشگی هاوارد بر لب.یک ضرباهنگ تند به واسطه تدوین، تشویش حاصل از دوربین روی دست و یک موسیقی Overlap شده بر مدت زمان زیادی از فیلم که هم فاصله گذار است و هم در تشویش ذهنی ما موثر، فضای حاکم بر فیلم را میسازند…در ساختار فیلمنامه، تنها یک موقعیت ساخته شده است. تمام اضطراب فیلم حول همان موقعیت شکل میگیرد و گسترش مییابد. اما ما متوجه نمیشویم که در همین بازی به ظاهر ساده برادران سفدی شریک شدهایم. این فیلمیست که با اطمینان میشود گفت هنگام تماشای آن پلک هم نخواهید زد. مهمترین نکتهای که به واسطه آن میتوان، فیلم جدید برادران سفدی را قدمی رو به جلو دانست، پرداخت بهتر شخصیت در فیلمنامه است. هنوز برخی از تصمیمات کانی در فیلم Good Time منطقش برای مخاطب زیر سؤال است. ردپای فیلمساز را در آنها میشود دید. اینکه کانی را به نقطهای که میخواهند هدایت میکنند.
Knocked Up یکی از معروفترین بازیگرهای فیلمهای کمدی امروز که کمتر کسی را میتوان یافت که او را نشناسد، به خاطر اثری اکرانشده در سال ۲۰۰۷ میلادی حرکت درون مسیر تبدیل شدن به ستارهای سینمایی را آغاز کرد. ماجرای آن فیلم هم به آدمهایی میپرداخت که باید از پس پذیرش تفاوتهای بسیار خود و مواجههی درست با مسئلهای ناگهان پیشآمده برمیآمدند. بن و آلیسون از همه نظر حکم نقاطی قرارگرفته در مقابل هم را داشتند و حالا به خاطر یک اتفاق باید حداقل چند قدمی را کنار یکدیگر برمیداشتند. این فیلم عاشقانه و کمدی که بازیگرهای معروف زیادی مثل پل راد را در خود جا داده است، همزمان با خنداندن مخاطب احساسات او را هم لمس میکند. زیرا بدون داشتن کوچکترین ادعایی سوالات جالبی را بهصورت زیرمتنی دربارهی عشق میپرسد.
فیلم ایرانی میلیونر میامی 📀سال انتشار: 1399
⏰مدت زمان: 90 دقیقه
🔊زبان: فارسی
🌍کشور سازنده: ایران
🔥 ژانر: اجتماعی , ایرانی
🎬کارگردان: مصطفی احمدی
✍️نویسنده: مصطفی احمدی
🌟ستارگان: افسانه بایگان , حمید فرخ نژاد , طناز طباطبایی ,
خلاصه داستان : فیلم ایرانی میلیونر میامی درباره چهار نفر است که میخواهند از راهی یک میلیون دلار را به جیب بزنند اما همیشه یکی از آنها خرابکاری میکند… لینک های دانلود میلیونر میامی دانلود کیفیت ۴۸۰p
دانلود کیفیت ۷۲۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p-HQ
دانلود کیفیت BLURAY
دانلود همه کیفیت ها
در ادامه خوشحال میشویم از نظرات شما در رابطه با فیلم های پیشنهاد شده مطلع شویم؛ همچنین شما نیز میتوانید فیلم های محبوب خود را مطرح کنید. شاد باشید.
The Irishman 2019 وقتی که به تماشای فیلم The Irishman مینشینیم، متوجه نوعی بازخوانی مجدد از سوی اسکورسیزی در ژانر گنگستری میشویم. آری، این برگ برنده مارتین در این فیلم است
وقتی که به تماشای فیلم مینشینیم، متوجه نوعی بازخوانی مجدد از سوی اسکورسیزی در ژانر گنگستری میشویم. آری، این برگ برنده مارتین در این فیلم بود. اینکه با یک رویکرد مشخص آمده است تا در سال ۲۰۱۹ فیلمی گنگستری بسازد و متناسب با آن مولفههای خودش را تغییر دهد. بارزترین صحنهاش که باز هم جزو بهترین صحنههای ۲۰۱۹ است، جایی است که دوربین اسکورسیزی بهجای نمایش خشونت، روی گلهای رنگارنگ میرود. این از اسکورسیزی معروف که در فیلمهای Goodfellas، Casiono یا بهطور کلی در سینمایش، از نمایش صریح خشونت ابایی نداشت، صحنهای قابل انتظار بود؟ حال به همان نسبت در ابعاد وسیعتر، فیلم را اینگونه ببینید که اسکورسیزی، تمام پیرمردهای گانگستر خود که روزی در اوج قدرت بودند را فراخوانده و مواجههای اعتراف گونه با آنها دارد. این چیزی است که از همان ابتدا با تماشای فرانک شیران (با بازی رابرت دنیرو) قرار دادش بنا نهاده میشود. هرچند که این مواجهه، با صدای نریشن روی تصویر به همراهی موسیقی، جزو تمهیدات همیشگی او در نمایش دنیای گانگسترها به حساب میآید.گریم دیجیتال منطق دارد. ضمن اینکه ماحصلش قابل قبول از آب در آمده، در خدمت آن است که اسکورسیزی باید به جوانی همان آدمها یعنی جو پشی، دنیرو و هاروی کیتل برگردد. اینبار آل پاچینو هم آمده تا در نقش کاراکترهای پر شور و همیشه حاضر در فیلمهای اسکورسیزی باشد. بازی بیرون پاچینو در تقابل با بازی درونی جو پشی و دنیرو قرار میگیرد، تا مثل همیشه نشان دهد که شخصیتهای برون گرا و پر انرژی فیلمهای او در معرض خطر بیشتری قرار دارند. اسکورسیزی وضعیت امروز سران مافیا در نسبت به گذشته خشونت بارشان را به تصویر میکشد. دراینمیان با یک ریشه یابی تاریخی نیز ما را تا حدودی در جریان پشت پرده اتفاقات دهههای ۶۰ و ۷۰ میگذارد. از جمله حوادثی مثل ترور کندی. اما امروز میبینیم که نقطه انتهایی سرنوشت این پیرمردان مافیا، یا مرگ است یا تنهایی. هرچند که اسکورسیزی همیشه اعتقاد داشته که گناه را نمیتوان بخشید اما گناهکار را چرا و تا حد امکان برای آنها طلب بخشش هم میکند. درنهایت ما را به قاب پایانی میرساند. بگذارید دوباره آن را توصیف کنیم. اگر در پایان پدرخوانده، دری بسته شد و حلقه قدرتمند مافیا را از ما جدا کرد، اینبار فشار قاب بر دری است که بسته نمیشود. شیران بین درز در میماند و مرگ را انتظار میکشد.
پیشنهاد فیلم آخر هفته(81) DLfars
Parasite رسیدن به تعادل میان مخاطب عام و خاص، نصیب کمتر فیلمی میشود. سختیاش در این است که باید بتوان قصهای را گفت که در اولین و صریحترین لایهاش، طیف وسیعی از مخاطبان با هر سطح آگاهی از سینما را جذب خود کند. سپس آنقدر در پرداختش پر جزییات و در محتوایش لایهمند باشد که برای مخاطبان حرفهایتر هم حرفی برای گفتن داشته باشد. حتی بعدتر، هربار که مجدد تماشایش کنی، دریافت تازهای به تو بدهد و در گذر زمان نیز همچنان تازه بماند. فیلم انگل، به عقیده من به این نقطه رسیده است. آنقدر خوش ریتم است و آنقدر ایدههای خلاقانه (موسوم به ایده دهم در فیلمنامه) دارد که هر مخاطبی را در مواجهه ابتدایی جذب خود میکند. سپس آنقدر استعاره در جای جای فیلم نهادینه شده است که مجال برای چند بار دیدن آن را هم فراهم میکند. دریچههای زیادی برای ورود به محتوا دارد. از آشکارترینش که نظام طبقاتیست گرفته تا ارجاعات ژانری و تاریخیاش. در دورانی که سرمایهداری بیش از هر وقت، ما را به سوسکهایی در زیر زمینش بدل کرده است، کمدی سیاه بونگ جون هو، بهعنوان فیلمسازی که تقریبا تمام آثار قبلیاش را به هجو این نظام پرداخته، بیرحمانهتر، صریحتر و خشنتر از همیشه وضعیت امروزی را به تصویر میکشد. در این راه از تمام رویکردهای ژانریاش که در آثار قبلی بنای آنها را نهاده استفاده میکند و عملا به ژانری شخصی برای روایت چنین قصهای میرسد. رسیدن به تعادل میان مخاطب عام و خاص، نصیب کمتر فیلمی میشود و انگل در این زمینه کاملا موفق عمل کرده است
Host، Okja و Snowpiercer دربرابر انگل، بیشتر به تمرینهایی برای رسیدن به فرمی که بونگ جون هو میخواهد با محتوایش در تعادل باشد بودند. یک خانواده فقیر با تواناییهای زیاد، به تدریج در خانه یک خانواده ثروتمند رسوخ میکنند، اما آیا میتوانند جایگاهشان را تصاحب کنند؟ درنهایت از آن خانه چه چیز نصیبشان میشود؟ برخی، ایراداتی به فیلم میگیرند که اساسا مبنای اصلی بونگ جون هو برای ساخت این فیلم است. مثلا چگونه میتوان انتظار داشت که بونگ جو هو به این گزارهها فکر نکرده باشد: چرا خانوادهای تا این حد با هوش فقیرند؟ چرا خانواده ثروتمند (بهخصوص زن) بهسادگی تحت تاثیر آنها قرار میگیرد؟ یا چرا بوی تعفنی که بیشتر متوجه پدر خانواده فقیر است، منجر نمیشود که محل مخفی شدنشان زیر میز لو برود؟ برای بررسی چنین ایراداتی، باتوجهبه شناختی که از کارنامه بونگ جون هو کسب کردهایم و با لحن پارودی گونه او که در تمام فیلمهایش جاریست آشنا شدهایم، کافی است خود را بهجای کارگردان بگذاریم. واقعا او به این مسائل فکر نکرده است؟ یا اساسا این سوالات، جزوی از فضای ذهنی بونگ جون هو است که میخواهد آنها را به یک تناقض بزرگ در جهان فیلم بدل کند؟ به تناقضی شبیه به اینکه چه شد که کشور کره جنوبی را کشوری در حال توسعه میدانند و آمریکا را ابر قدرت؟ خاستگاه این تقسیمبندیها کجاست؟ آیا همچون دیالوگی که پدر فیلم میگوید، برای این زندگی نمیشود برنامهریزی کرد؟ همه چیز از پیش تعیین شده است؟ مهمترین ایرادی که پس از گذشت چندین ماه از انتشارش تا حدودی به آن وارد میدانم، پایانش است. من هم این عقیده را پیدا کردهام که پایان فیلم قدری ناگهانیست. اگرچه که در روند ژانری فیلم قرار میگیرد و به یک اسلشر در روشنایی روز بدل میشود. اما نیاز به زمان بیشتری برای هضم چنین پرداختی حس میشود. فیلمساز با ریتم تندی برخلاف مقدمه چینی ابتداییاش، فیلم را به پایان میرساند.
Uncut Gems یک کاراکتر محوری، غالبا از آدمهای حاشیهای، با یک گره افکنی ابتدایی، زمینه سازی میشود. یک ضرباهنگ تند به واسطه تدوین، تشویش حاصل از دوربین روی دست و یک موسیقی Overlap شده بر مدت زمان زیادی از فیلم که هم فاصله گذار است و هم در تشویش ذهنی ما موثر، فضای حاکم بر فیلم را میسازند. خبری از نقاط عطف، ساختار سه پردهای، پایان خوش و ر سیدن قهرمان به مقصودی که میخواهد نیست. اینجا سینمای برادران سفدیست. ضد قهرمانهایی از حاشیه نیویورک، نخ روایت را به دست میگیرند و میدوند. مدام در حال فرارند. از دست پلیس، از دست طلبکاران و حتی از دست همکارانشان در این بازی. آری همه چیز به سان یک بازی میماند. هاوارد در فیلم Uncut Gems در فضایی آشنا از سینمای سفدیها، در یک بازی گرفتار میشود. هربار یک مرحله را طی کرده و سفدیهای به او استراحت میدهند. به مانند یک کودک دوباره او را امیدوار به دویدن و تلاش میکنند. محرک این دویدن چیست؟ طمع، رویای رسیدن به پول زیاد، رویای باعث افتخار همسر بودن، رویای یک پیروزی بزرگ برای دیده شدن. از نیمه به بعد دیگر کاملا متوجه خواهیم شد که میل سرکش او انتها ندارد. او هیچگاه در این قمار سیر نمیشود. حتی اگر در این راه به بدترین شکل ممکن، در مقابل همسرش تحقیر شود. تنها شاید اتفاق پایانی فیلم، میتوانست توقفی بر مسیر پر تنشش باشد. پایانی کنایی با لبخند همیشگی هاوارد بر لب.یک ضرباهنگ تند به واسطه تدوین، تشویش حاصل از دوربین روی دست و یک موسیقی Overlap شده بر مدت زمان زیادی از فیلم که هم فاصله گذار است و هم در تشویش ذهنی ما موثر، فضای حاکم بر فیلم را میسازند…در ساختار فیلمنامه، تنها یک موقعیت ساخته شده است. تمام اضطراب فیلم حول همان موقعیت شکل میگیرد و گسترش مییابد. اما ما متوجه نمیشویم که در همین بازی به ظاهر ساده برادران سفدی شریک شدهایم. این فیلمیست که با اطمینان میشود گفت هنگام تماشای آن پلک هم نخواهید زد. مهمترین نکتهای که به واسطه آن میتوان، فیلم جدید برادران سفدی را قدمی رو به جلو دانست، پرداخت بهتر شخصیت در فیلمنامه است. هنوز برخی از تصمیمات کانی در فیلم Good Time منطقش برای مخاطب زیر سؤال است. ردپای فیلمساز را در آنها میشود دید. اینکه کانی را به نقطهای که میخواهند هدایت میکنند.
Knocked Up یکی از معروفترین بازیگرهای فیلمهای کمدی امروز که کمتر کسی را میتوان یافت که او را نشناسد، به خاطر اثری اکرانشده در سال ۲۰۰۷ میلادی حرکت درون مسیر تبدیل شدن به ستارهای سینمایی را آغاز کرد. ماجرای آن فیلم هم به آدمهایی میپرداخت که باید از پس پذیرش تفاوتهای بسیار خود و مواجههی درست با مسئلهای ناگهان پیشآمده برمیآمدند. بن و آلیسون از همه نظر حکم نقاطی قرارگرفته در مقابل هم را داشتند و حالا به خاطر یک اتفاق باید حداقل چند قدمی را کنار یکدیگر برمیداشتند. این فیلم عاشقانه و کمدی که بازیگرهای معروف زیادی مثل پل راد را در خود جا داده است، همزمان با خنداندن مخاطب احساسات او را هم لمس میکند. زیرا بدون داشتن کوچکترین ادعایی سوالات جالبی را بهصورت زیرمتنی دربارهی عشق میپرسد.
فیلم ایرانی میلیونر میامی 📀سال انتشار: 1399
⏰مدت زمان: 90 دقیقه
🔊زبان: فارسی
🌍کشور سازنده: ایران
🔥 ژانر: اجتماعی , ایرانی
🎬کارگردان: مصطفی احمدی
✍️نویسنده: مصطفی احمدی
🌟ستارگان: افسانه بایگان , حمید فرخ نژاد , طناز طباطبایی ,
خلاصه داستان : فیلم ایرانی میلیونر میامی درباره چهار نفر است که میخواهند از راهی یک میلیون دلار را به جیب بزنند اما همیشه یکی از آنها خرابکاری میکند… لینک های دانلود میلیونر میامی دانلود کیفیت ۴۸۰p
دانلود کیفیت ۷۲۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p-HQ
دانلود کیفیت BLURAY
دانلود همه کیفیت ها
در ادامه خوشحال میشویم از نظرات شما در رابطه با فیلم های پیشنهاد شده مطلع شویم؛ همچنین شما نیز میتوانید فیلم های محبوب خود را مطرح کنید. شاد باشید.
دیدگاه ها