کتاب صوتی
با هفتادمین قسمت از مجموعه پیشنهاد فیلم آخر هفته DLfars برای آخر هفته، همراه شما عزیزان هستیم. در این عنوان ، هر هفته به معرفی چند فیلم برتر که حتما باید دیده شوند، از نگاه DLfars میپردازیم و آنها را به شما عزیزان معرفی میکنیم. ممکن است شما نیز برخی از این فیلم ها را دیده باشید و یا حتی اسم بعضی از آنها را نشنیده باشید! در هر صورت تمامی فیلم هایی که معرفی میشوند، از نگاه DLfars، عناوین فوق العاده جذابی هستند. در ادامه به معرفی چند فیلم پیشنهادی DLfars برای آخر هفته شما میپردازیم، همراه ما باشید.
Lady Bird از آنجایی که اینروزها همهی فیلمدوستها فرصت و احتمالا افتخار تماشای یک فیلم اقتباسی پرستاره و درخشان به اسم Little Women، محصول سال ۲۰۱۹ میلادی با کیفیت مناسب را کسب کردهاند، اکنون زمانی عالی برای سفر به چندین و چند ماه قبل و دیدنِ بادقت و جدی یا بازبینی کامل نخستین فیلم سینمایی بلند نویسنده و کارگردان این «زنان کوچک» جدید است. اگر «ژان دیلمان، شمارهٔ ۲۳ کهدو کومرس، ۱۰۸۰ بروکسل» کممخاطبترین فیلم این فهرست باشد و فقط به درد گروه تماشاگرِ هدف بسیار بسیار محدودی بخورد، The Beguiled از این جهت در رتبهی بعدی قرار بگیرد و Zero Dark Thirty هم اثر سینمایی فوقالعادهای باشد که همه میتوانند آن را به تماشا بنشینند و در جهانش غرق شوند، «لیدی برد» (Lady Bird) گرتا گرویگ آن ساختهی کمیابی است که همه باید حداقل یک بار آن را تجربه کرده باشند؛ چه عاشقش شوند و پس از دیدن آن زندگی خود را پرآرامشتر نگاه کنند و چه روایتش را تکراری، خالی از رخدادهای جذاب و مهم و عادی صدا بزنند. به بیان بهتر Lady Bird هرچه هم که باشد، یقینا فیلمی قابل نادیده گرفتن نیست. زیرژانر داستانهای مرتبط با دوران بلوغ درون هالیوودِ چند سال بارها و بارها به نابودی و افتضاح کشیده شد و بارها و بارها هم با یک خلاقیت درست از سوی یک کارگردان به زندگی بازگشت. ولی باتوجهبه آن که اکنون دیگر سالهای سال از تاریخ اغاز اکران شاهکاری به اسم The Breakfast Club از جان هیوز میگذرد، اصولا قرار نبود یکی از فیلمهای برتر دهه اثری اینگونه باشد. اما Lady Bird این کار را به بهترین شکل انجام داد. Lady Bird فیلمی سرشار از زندگی است که از ملالآورها و سادهها همذاتپندارانهترین داستانکها را بیرون میکشد. فیلمی دربارهی دروغ گفتن یک دختر نوجوان به خانوادهی خود، خجالت کشیدن ناخواستهی وی از پدرش، شکست عشقی ظاهرا ساده اما قبل لمس او، دغدغههای مالی وی و صد البته رستگاری بهخصوصی که در انتهای کار تجربه میکند. فیلمنامهی درگیرکننده و پرشده از مفاهیم گرتا گرویگ در ترکیب با نقشآفرینی قدرتمند سیرشا رونان از Lady Bird فرصتی برای نفس کشیدن میسازند که به کمک آن بیننده زندگی خود را بهتر به تماشا مینشیند؛ سینما به مثابه آینه. شبیه کار خارقالعادهای که ریچارد لینکلیتر بزرگ با Boyhood انجامش را درس میدهد.
Zero Dark Thirty مگر بهتر از The Hurt Locker هم ممکن بود؟ مگر اصلا امکان داشت کاترین بیگلو بتواند روی دست همان فیلم جنگی معرکهی خود بلند شود؟ ممکن یا غیرممکن، این اتفاق با اکران Zero Dark Thirty رخ داد. فیلمی که نمیشود سکانسهای پایانی آن را از یاد برد. نمیشود به پایانبندی قصهی آن فکر کرد و از سرنوشت احتمالی مایا با بازی مثالزدنی جسیکا چستین نگران نشد. مایا در Zero Dark Thirty که گوشه به گوشهی فیلمنامهی خود را ریشهدوانده درون واقعیتها و اسناد تاریخی خلق کرده است، تیم گستردهای از ماموران، سربازها و افراد ردهبالای سازمانهای دولتی را به اشکال مستقیم و غیرمستقیم رهبری میکند تا پروژهی حمله به خانهی اسامه بن لادن را با موفقیت به سرانجام برساند. مایا پس از مدتها تحمل شکست باید به آن نقطه برسد؛ پس از دیدن کشته شدن بسیاری از دوستان خود و تحمل مواردی که هرگز فکر نمیکرد در زندگی روزی آنها را متحمل شود. جالبتر اما نحوهی برخورد واقعگرایانهی فیلم با لحظات پیروزیبخش است. پس از تمامی زجرها و دردهای واردشده بر فکر و بدن انسانهای گوناگون، مایا هم هرگز دیگر تا آخر عمر فرصتی برای جشن گرفتن حقیقی نخواهد داشت. این جنگ مدرن او و خیلیهای دیگر را به شکلی عجیب از پا درآورد و پس از قدم گذاشتن به این سطح از تاریکی مطلق و نفس کشیدن در آن، دیدن روزنهی نور نه هممعنی با کسب فرصتی برای لمس دوبارهی امید که معادل شاید و فقط شاید چند ثانیه آرامتر نفس کشیدن در دل تاریکی بدون فکر کردن به هیولاهای خفته درون تیرهترین سایههای آن است. Zero Dark Thirty یک فیلم اکشن هیجانی نیست و بهترین سکانسهایش را بعضی از واقعگرایانهترین دقایق خلقشده در سینمای جنگ تشکیل میدهند. Zero Dark Thirty یک فیلم احساسی نیست و بعضی از بهترین سکانسهایش را تعدادی از خونسردانهترین قتلهایی تشکیل میدهند که دردشان کمی بیش از حد روی ذهن تماشاگر میماند. در سکانس جنگی کلیدی این فیلم، چند آدم، یک خانه، تاریکی و دوربینهای دید در شب مشغول قتل میشوند؛ نه موسیقی متنی در کار است و نه تدوین تندی که هیجان فانتزی تولید کند. عنصری جز درد در این ثانیهها حکمفرما نیست و Zero Dark Thirty هم طی این دقایق خود تلاش به نمایش احساسی غیر از آن نمیکند.
۲۴ Hour Party People تونی ویلسون با نقشآفرینی تماشایی استیو کوگان یک خبرنگار ناامید و جاهطلب تلویزیونی است که در شهر منچسترِ سال ۱۹۷۶ میلادی روزگار میگذراند و میخواهد اثر خود را روی مدیوم فعالیتش داشته باشد. او بعد از غرق شدن درون تجربهای میخکوبکننده از مواجهه با یک بند موسیقی، زندگی خود را تغییریافته میبیند و رئسای خود را ترغیب میکند که بگذارند یکی از اجراهای اعضای آن گروه به پخش تلویزیونی برسد. همین هم میشود کلیدزنندهی حرکت درون مسیری برای رسیدن به شهرت که پشت سر گذاشتنش تونی را تبدیل به فرد مورد علاقهی تمام گروههای فعال در صنعت/هنر ساخت موسیقی پانک میکند. ناگهان خیلیها میخواهند با او بهعنوان مدیر قرارداد ببندند و همین در ادامهی کار منجر به شکلگیری تشکیلاتی عظیم و افسانهای توسط وی و دوستانش میشود. به قول برخی منتقدها که واقعا فیلم را دوست داشتهاند، اکثر افراد بعد از خواندن توضیحات مرتبط با این اثر به خود میگویند که فیلمی راجع به چگونگی شکلگیری یک برند بریتانیایی مهم در دنیای موسیقی اما گمنام برای مخاطب امروز که با حداکثر جزئیات از نحوهی ساخت آهنگها و رساندنشان به دست مخاطب در چندین و چند سال قبل میگوید، درنهایت نمیتواند آنچنان سرگرمکننده و خندهآور باشد و این در حالی است که ۲۴Hour Party People حتی یک لحظه از تبدیل شدن به محصولی اینچنین بازنمیماند.
Jojo Rabbit «خرگوش جوجو» را میشود یکی از آن فیلمهای جسورانهای دانست که حتی اگر اصلا دوستشان نداشته باشید، بهتر است که شجاعت آنها و تفکر حاضر در پس ساخته شدنشان را ستایش کنید. چون این فیلمها وقتی فصل جوایز پرشده از آثاری غیر بحثبرانگیز و شکلگرفته بر پایهی الگوهای سینمایی شناختهشده میشود، از راه میرسند و کارهایی را انجام میدهند که صدای مثبت و منفی خیلیها را درمیآورند. Jojo Rabbit با هولوکاست، آدولف هیتلر، نازیسم و واقعیتهای تاریخی هولناکی شوخی میکند که به عقیدهی بسیاری از افراد اصلا نباید با نگاه طنز آنها را دنبال کرد. اما تایکا وایتیتی که او را با ساخت فیلمهای عامهپسند و کمدیهای هنری بهخصوص بهصورت یکی در میان میشناسیم، مشخصا Jojo Rabbit را با دغدغه ساخته است و به همین خاطر فیلم از برخی جهات به موفقیتهای غیر قابل انکاری میرسد. داستان Jojo Rabbit راجع به پسری است که یک نسخهی خیالی از آدولف هیتلر را در اطراف خود میبیند و همیشه مشغول مشاوره گرفتن از او میشود. پس حداقل اگر میخواهید یک فیلم کمدی متفاوت و هدفمند را ببینید و خودتان آن را بسنجید، Jojo Rabbit با بازی عالی بازیگرانی همچون سم راکول را به تماشا بنشینید.
فیلم ایرانی کروکودیل 📀سال انتشار: ۱۳۹۸
⏰مدت زمان: ۹۰ دقیقه
🔊زبان: فارسی
🌍کشور سازنده: ایران
🔥 ژانر: اجتماعی , ایرانی
🎬کارگردان: مسعود تکاور ✍️نویسنده: مسعود تکاور
🌟ستارگان: رضا یزدانی , الهه حصاری , اندیشه فولادوند ,
خلاصه داستان: فیلم سینمایی کروکودیل، درباره چند جوان است که می خواهند از مسیری سریع اما پر خطر، همه چیز را یک شبه به دست بیاورند، اما… لینک های دانلود فیلم کروکودیل دانلود کیفیت ۴۸۰p
دانلود کیفیت ۷۲۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p-HQ
دانلود کیفیت BLURAY
دانلود همه کیفیت ها
در ادامه خوشحال میشویم از نظرات شما در رابطه با فیلم های پیشنهاد شده مطلع شویم؛ همچنین شما نیز میتوانید فیلم های محبوب خود را مطرح کنید. شاد باشید.
Lady Bird از آنجایی که اینروزها همهی فیلمدوستها فرصت و احتمالا افتخار تماشای یک فیلم اقتباسی پرستاره و درخشان به اسم Little Women، محصول سال ۲۰۱۹ میلادی با کیفیت مناسب را کسب کردهاند، اکنون زمانی عالی برای سفر به چندین و چند ماه قبل و دیدنِ بادقت و جدی یا بازبینی کامل نخستین فیلم سینمایی بلند نویسنده و کارگردان این «زنان کوچک» جدید است. اگر «ژان دیلمان، شمارهٔ ۲۳ کهدو کومرس، ۱۰۸۰ بروکسل» کممخاطبترین فیلم این فهرست باشد و فقط به درد گروه تماشاگرِ هدف بسیار بسیار محدودی بخورد، The Beguiled از این جهت در رتبهی بعدی قرار بگیرد و Zero Dark Thirty هم اثر سینمایی فوقالعادهای باشد که همه میتوانند آن را به تماشا بنشینند و در جهانش غرق شوند، «لیدی برد» (Lady Bird) گرتا گرویگ آن ساختهی کمیابی است که همه باید حداقل یک بار آن را تجربه کرده باشند؛ چه عاشقش شوند و پس از دیدن آن زندگی خود را پرآرامشتر نگاه کنند و چه روایتش را تکراری، خالی از رخدادهای جذاب و مهم و عادی صدا بزنند. به بیان بهتر Lady Bird هرچه هم که باشد، یقینا فیلمی قابل نادیده گرفتن نیست. زیرژانر داستانهای مرتبط با دوران بلوغ درون هالیوودِ چند سال بارها و بارها به نابودی و افتضاح کشیده شد و بارها و بارها هم با یک خلاقیت درست از سوی یک کارگردان به زندگی بازگشت. ولی باتوجهبه آن که اکنون دیگر سالهای سال از تاریخ اغاز اکران شاهکاری به اسم The Breakfast Club از جان هیوز میگذرد، اصولا قرار نبود یکی از فیلمهای برتر دهه اثری اینگونه باشد. اما Lady Bird این کار را به بهترین شکل انجام داد. Lady Bird فیلمی سرشار از زندگی است که از ملالآورها و سادهها همذاتپندارانهترین داستانکها را بیرون میکشد. فیلمی دربارهی دروغ گفتن یک دختر نوجوان به خانوادهی خود، خجالت کشیدن ناخواستهی وی از پدرش، شکست عشقی ظاهرا ساده اما قبل لمس او، دغدغههای مالی وی و صد البته رستگاری بهخصوصی که در انتهای کار تجربه میکند. فیلمنامهی درگیرکننده و پرشده از مفاهیم گرتا گرویگ در ترکیب با نقشآفرینی قدرتمند سیرشا رونان از Lady Bird فرصتی برای نفس کشیدن میسازند که به کمک آن بیننده زندگی خود را بهتر به تماشا مینشیند؛ سینما به مثابه آینه. شبیه کار خارقالعادهای که ریچارد لینکلیتر بزرگ با Boyhood انجامش را درس میدهد.
پیشنهاد فیلم آخر هفته(70) DLfars
Zero Dark Thirty مگر بهتر از The Hurt Locker هم ممکن بود؟ مگر اصلا امکان داشت کاترین بیگلو بتواند روی دست همان فیلم جنگی معرکهی خود بلند شود؟ ممکن یا غیرممکن، این اتفاق با اکران Zero Dark Thirty رخ داد. فیلمی که نمیشود سکانسهای پایانی آن را از یاد برد. نمیشود به پایانبندی قصهی آن فکر کرد و از سرنوشت احتمالی مایا با بازی مثالزدنی جسیکا چستین نگران نشد. مایا در Zero Dark Thirty که گوشه به گوشهی فیلمنامهی خود را ریشهدوانده درون واقعیتها و اسناد تاریخی خلق کرده است، تیم گستردهای از ماموران، سربازها و افراد ردهبالای سازمانهای دولتی را به اشکال مستقیم و غیرمستقیم رهبری میکند تا پروژهی حمله به خانهی اسامه بن لادن را با موفقیت به سرانجام برساند. مایا پس از مدتها تحمل شکست باید به آن نقطه برسد؛ پس از دیدن کشته شدن بسیاری از دوستان خود و تحمل مواردی که هرگز فکر نمیکرد در زندگی روزی آنها را متحمل شود. جالبتر اما نحوهی برخورد واقعگرایانهی فیلم با لحظات پیروزیبخش است. پس از تمامی زجرها و دردهای واردشده بر فکر و بدن انسانهای گوناگون، مایا هم هرگز دیگر تا آخر عمر فرصتی برای جشن گرفتن حقیقی نخواهد داشت. این جنگ مدرن او و خیلیهای دیگر را به شکلی عجیب از پا درآورد و پس از قدم گذاشتن به این سطح از تاریکی مطلق و نفس کشیدن در آن، دیدن روزنهی نور نه هممعنی با کسب فرصتی برای لمس دوبارهی امید که معادل شاید و فقط شاید چند ثانیه آرامتر نفس کشیدن در دل تاریکی بدون فکر کردن به هیولاهای خفته درون تیرهترین سایههای آن است. Zero Dark Thirty یک فیلم اکشن هیجانی نیست و بهترین سکانسهایش را بعضی از واقعگرایانهترین دقایق خلقشده در سینمای جنگ تشکیل میدهند. Zero Dark Thirty یک فیلم احساسی نیست و بعضی از بهترین سکانسهایش را تعدادی از خونسردانهترین قتلهایی تشکیل میدهند که دردشان کمی بیش از حد روی ذهن تماشاگر میماند. در سکانس جنگی کلیدی این فیلم، چند آدم، یک خانه، تاریکی و دوربینهای دید در شب مشغول قتل میشوند؛ نه موسیقی متنی در کار است و نه تدوین تندی که هیجان فانتزی تولید کند. عنصری جز درد در این ثانیهها حکمفرما نیست و Zero Dark Thirty هم طی این دقایق خود تلاش به نمایش احساسی غیر از آن نمیکند.
۲۴ Hour Party People تونی ویلسون با نقشآفرینی تماشایی استیو کوگان یک خبرنگار ناامید و جاهطلب تلویزیونی است که در شهر منچسترِ سال ۱۹۷۶ میلادی روزگار میگذراند و میخواهد اثر خود را روی مدیوم فعالیتش داشته باشد. او بعد از غرق شدن درون تجربهای میخکوبکننده از مواجهه با یک بند موسیقی، زندگی خود را تغییریافته میبیند و رئسای خود را ترغیب میکند که بگذارند یکی از اجراهای اعضای آن گروه به پخش تلویزیونی برسد. همین هم میشود کلیدزنندهی حرکت درون مسیری برای رسیدن به شهرت که پشت سر گذاشتنش تونی را تبدیل به فرد مورد علاقهی تمام گروههای فعال در صنعت/هنر ساخت موسیقی پانک میکند. ناگهان خیلیها میخواهند با او بهعنوان مدیر قرارداد ببندند و همین در ادامهی کار منجر به شکلگیری تشکیلاتی عظیم و افسانهای توسط وی و دوستانش میشود. به قول برخی منتقدها که واقعا فیلم را دوست داشتهاند، اکثر افراد بعد از خواندن توضیحات مرتبط با این اثر به خود میگویند که فیلمی راجع به چگونگی شکلگیری یک برند بریتانیایی مهم در دنیای موسیقی اما گمنام برای مخاطب امروز که با حداکثر جزئیات از نحوهی ساخت آهنگها و رساندنشان به دست مخاطب در چندین و چند سال قبل میگوید، درنهایت نمیتواند آنچنان سرگرمکننده و خندهآور باشد و این در حالی است که ۲۴Hour Party People حتی یک لحظه از تبدیل شدن به محصولی اینچنین بازنمیماند.
Jojo Rabbit «خرگوش جوجو» را میشود یکی از آن فیلمهای جسورانهای دانست که حتی اگر اصلا دوستشان نداشته باشید، بهتر است که شجاعت آنها و تفکر حاضر در پس ساخته شدنشان را ستایش کنید. چون این فیلمها وقتی فصل جوایز پرشده از آثاری غیر بحثبرانگیز و شکلگرفته بر پایهی الگوهای سینمایی شناختهشده میشود، از راه میرسند و کارهایی را انجام میدهند که صدای مثبت و منفی خیلیها را درمیآورند. Jojo Rabbit با هولوکاست، آدولف هیتلر، نازیسم و واقعیتهای تاریخی هولناکی شوخی میکند که به عقیدهی بسیاری از افراد اصلا نباید با نگاه طنز آنها را دنبال کرد. اما تایکا وایتیتی که او را با ساخت فیلمهای عامهپسند و کمدیهای هنری بهخصوص بهصورت یکی در میان میشناسیم، مشخصا Jojo Rabbit را با دغدغه ساخته است و به همین خاطر فیلم از برخی جهات به موفقیتهای غیر قابل انکاری میرسد. داستان Jojo Rabbit راجع به پسری است که یک نسخهی خیالی از آدولف هیتلر را در اطراف خود میبیند و همیشه مشغول مشاوره گرفتن از او میشود. پس حداقل اگر میخواهید یک فیلم کمدی متفاوت و هدفمند را ببینید و خودتان آن را بسنجید، Jojo Rabbit با بازی عالی بازیگرانی همچون سم راکول را به تماشا بنشینید.
فیلم ایرانی کروکودیل 📀سال انتشار: ۱۳۹۸
⏰مدت زمان: ۹۰ دقیقه
🔊زبان: فارسی
🌍کشور سازنده: ایران
🔥 ژانر: اجتماعی , ایرانی
🎬کارگردان: مسعود تکاور ✍️نویسنده: مسعود تکاور
🌟ستارگان: رضا یزدانی , الهه حصاری , اندیشه فولادوند ,
خلاصه داستان: فیلم سینمایی کروکودیل، درباره چند جوان است که می خواهند از مسیری سریع اما پر خطر، همه چیز را یک شبه به دست بیاورند، اما… لینک های دانلود فیلم کروکودیل دانلود کیفیت ۴۸۰p
دانلود کیفیت ۷۲۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p-HQ
دانلود کیفیت BLURAY
دانلود همه کیفیت ها
در ادامه خوشحال میشویم از نظرات شما در رابطه با فیلم های پیشنهاد شده مطلع شویم؛ همچنین شما نیز میتوانید فیلم های محبوب خود را مطرح کنید. شاد باشید.
دیدگاه ها