پیشنهاد فیلم آخر هفته(44) DLfars
( )
کتاب صوتی
با چهل و چهارمین قسمت از مجموعه پیشنهاد فیلم آخر هفته DLfars برای آخر هفته، همراه شما عزیزان هستیم. در این عنوان ، هر هفته به معرفی چند فیلم برتر که حتما باید دیده شوند، از نگاه DLfars میپردازیم و آنها را به شما عزیزان معرفی میکنیم. ممکن است شما نیز برخی از این فیلم ها را دیده باشید و یا حتی اسم بعضی از آنها را نشنیده باشید! در هر صورت تمامی فیلم هایی که معرفی میشوند، از نگاه DLfars، عناوین فوق العاده جذابی هستند. در ادامه به معرفی چند فیلم پیشنهادی DLfars برای آخر هفته شما میپردازیم، همراه ما باشید.
A Space Odyssey نقل قول جالبی از وودی آلن وجود دارد که میگوید من وقتی برای اولینبار «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» را دیدم، آن را دوست نداشتم و شدیدا از تماشایش ناامید شدم. تا اینکه سه یا چهار ماه گذشت و به خاطر تمجیدهای دیوانهوار یک نفر از فیلم، دوباره آن را دیدم و این بار به مراتب بیشتر بیشتر از دفعهی نخست از تماشای آن لذت بردم. تا اینکه چند سال گذشت و فیلم را برای بار سوم دیدم. آنجا بود که به خودم گفتم این فیلمی خارقالعاده است. بهگونهای که زمان دیدن فیلم برای سومین بار، تبدیل به یکی از معدود لحظات زندگی من شد که در آنها متوجه شدم هنرمند سازنده کیلومترها جلوتر از من کارش را انجام میدهد. میگویند فیلمهای جریانساز آثاری هستند که پس از اکران شدن، در طولانی مدت سیلی از فیلمهای الگوگرفته از خودشان را روانهی سالنهای سینما میکنند. اصطلاح «فیلم دورانساز» هم به آندسته از محصولات سینمایی تعلق میگیرد که میشود تاریخ سینما را به قبل و بعد از متولد شدنشان تقسیم کرد. در این بین، فیلمهای خیلی کمی یافت میشوند که به عقیدهی تعداد قابل توجهی از سینماشناسهای معتبر، همزمان لیاقت دریافت این دو صفت را داشته باشند و ادیسهی فضایی استنلی کوبریک، دقیقا یکی از همین آثار محدود است. فیلمی دربارهی تکامل و رسیدن بشریت به مرحلهی بعدی انسانیت که از هزاران سال قبل از تولد نژاد ما تا هزاران سال بعد از نابود شدن جلوهی فعلی حیاتمان را در خود جای میدهد و الکس نورث با تکیه بر موسیقیهای کلاسیک بزرگانی چون موتزارت، آلبوم موسیقیهای میخکوبکنندهاش را شکل داده است. A Space Odyssey در زمان ساخته شدن، مرزهای هنر فیلمسازی را جابهجا کرد و چه در طراحی جلوههای ویژه و چه در واکاوی فلسفی مفاهیمی عمیق، نگذاشت محدودیتها مانع درخشش زیباییهایش بشوند. چون آرتور سی. کلارک و استنلی کوبریک با این فیلم اهدافی بیش از اندازه بلند را هدف گرفته بودند و به شکلی شاید همچنان باورناپذیر به اکثر آنها هم دست پیدا کردند. نتیجه هم چیزی نبود جز تبدیل شدن اثر مورد بحث به فیلمی که هرچهقدر هم که آن را ببینیم و دربارهی ثانیه به ثانیهاش بخوانیم، احتمالا باز هم اگر بخواهیم، میتوانیم بیشتر و دقیقتر از قبل آن را بشناسیم.
Punch-Drunk Love پس از اکران و درخشش Hard Eight و Boogie Nights و صد البته مات و مبهوت شدن منتقدان دربرابر شاهکاری سهساعته به اسم Magnolia، پل توماس اندرسون که بهتازگی تولد ۴۹ سالگیاش را جشن گرفته است، به نقطهای ترسناک از دوران فیلمسازی حرفهای خود رسید. به سنگلاخی که حتی بسیاری از بزرگان دنیای هنر هفتم با رسیدن به آن زمین میخورند و به همین خاطر هرگز نمیتوانند کارنامههای هنری خود را تا انتها لایق توجه نگه دارند. زیرا پس از دست یافتن به سطحی مثالزدنی از دریافت توجه مثبت منتقدان و مخاطبان، فیلمسازهای مولف یا مسیر تعیینشدهای برای خود مییابند که با حرکت در آن به جلب نظرات سینماروهای جدیتر ادامه میدهند، یا راه را گم میکنند و تا آخر در حال تلاش برای بازگشت به روزهای درخشانشان هستند. به همین خاطر هم Punch-Drunk Love که با فاصلهی زمانی معناداری نسبت به آثار پیشین اندرسون به روی پردههای نقرهای رفت، بهنوعی نشاندهندهی آیندهی سینمای او به طرفدارانش بود. فیلمسازی که قصههایش را آرامسوز روایت میکند و با چهارمین فیلم بلند و عالیاش، صاحبسبک بودن خویش را به اثبات میرساند. شاید به این دلیل که Punch-Drunk Love در عین داشتن شباهتی انکارناپذیر به آثار قبلیاش، با همهی آنها متفاوت است. یک فیلم تقریبا ۹۵ دقیقهای که راستش را بخواهید، بعضیها آن را دوستداشتنیترین اثر کارگردان «خون به پا خواهد شد» (There Will Be Blood) از نظر ارسال پیامهای امیدوارکننده به ذهن مخاطبان به حساب میآورند. قصهی فیلمِ شاید نهچندان مفصل اما تماشایی Punch-Drunk Love که آدام سندلر، امیلی واتسون و فیلیپ سیمور هافمن افسانهای را در جایگاه بازیگران اصلی دارد، شخصیتهای اندک، رهاشده و افسردهای را زیر ذرهبین میبرد که انگار تمامیشان از نظر روحی، به اندازهی نیازشان برای زنده ماندن اکسیژن دارند، ولی آرزوی تنفس در هوای آزاد را در دل میپرورانند. آدمهایی که انگار به شکلی تماما واقعگرایانه، در گوشهی رینگ پناه گرفتهاند و مشتهای پیاپی دنیا را تحمل میکنند و شاید اگر دست خودشان بود، ابایی از بیرون پریدن از زمین مسابقه هم نداشتند. همین هم Punch-Drunk Love را به اثری تبدیل میکند که احساسات شخصیتها نقش پررنگی در سر و شکل گرفتن آن دارند و مهمترین عناصری هستند که شخصیتپردازی کاراکترها را پیش میبرند. بری ایگان با بازی آدام سندلر بهعنوان قهرمان اصلی فیلم، فردی به غایت شکستخورده است. فردی که از شغل رویاهایش فاصله میگیرد، در نبردهای دلخواهش پیروز نمیشود و کارش را فقط و فقط برای زنده ماندن و بر حسب عادت انجام میدهد؛ شاید هم فقط به هدف برآوردهسازی نیازهای آدمهایی که از مناظر گوناگون، به او وابسته هستند. در همین حین، زنی به اسم لینا لِنارد پیدا میشود که هم او آرامش درون بری را میبیند و هم بری در وجود وی، آن تکهی کندهشده از قلبش را پیدا میکند. خوشبختی اصلی بیننده هم در این است که علاوهبر فیلمنامهی قوی، بازیهای تماشایی و کارگردانیِ همچنان مثالزدنی پل توماس اندرسون، Punch-Drunk Love مانند سه فیلم قبلی کارگردان مورد بحث، رابرت السویت را بهعنوان فیلمبردار خود میشناسد. یک ترکیب هنری معرکه که باعث میشود حتی اگر از ابتدا تا انتهای Punch-Drunk Love را بدون صدا تماشا کنید، باز هم این فیلم، حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد.
All About Eve «همهچیز دربارهی ایو» به نویسندگی و کارگردانی جوزف ال. منکیهویچ که در بیستوسومین دوره از مراسم جوایز سالانهی اسکار رقابت تنگاتنگی با فیلم Sunset Boulevard داشت و درنهایت با کسب چهارده نامزدی و شش جایزه از جمله اسکار بهترین فیلم سال، بهنوعی اثر مورد بحث را شکست داد، به قصهی ابدی تلاش انسانها برای رسیدن به شهرت میپردازد. فیلمی شاید جلوتر از زمان خود که نشان میدهد یک نفر چهقدر میتواند در داخل و خارج از مرکز توجهات همگان دروغگو باشد و برای رسیدن به جایگاه مد نظر خود، عالم و آدم را به بازی بگیرد. چون «همهچیز دربارهی ایو» که تیم ما در این متن قصد اسپویل کردن داستان آن را ندارد، به نمایش تکرار نوعی از چرخهی قدرت و شهرت میپردازد. به اینکه چگونه در دوران مدرن و آغاز عصر ظهور ستارهها در عرصههای گوناگون، چهقدر انسانهایی مختلف نقشهایی یکسان را در جهان ایفا میکنند و چهقدر قدرتطلبی، عنصری نهادین و حذفناشدنی از حیات آدمها به شمار میرود. All About Eve برای مخاطبی که به شخصیتپردازی اهمیت ویژهای بدهد، لذتهایی را خواهد ساخت که گذر زمان ابدا باعث کمرنگ شدن آنها نشده است. به این دلیل که تمامی کاراکترهای اثر از جمله ایو هرینگتون، مارگو چانینگ، ادییسون دوویت و بیل سمپسون در طول دقایق آن مدام بیشازپیش پردازش میشوند و کارگردان به شکلی هنرمندانه، دائما مخاطب را به شناختی دقیقتر از آنها میرساند. تازه این آدمها همانقدر که شخصیتهای پردازششده، متفاوت و جذبکنندهای هستند، نمادهای مهمی از جامعهی مدرن هم به حساب میآیند. بهگونهای که در عین تعلق داشتن اثر مورد اشاره به بیشتر از هفتاد سال قبل، کموبیش امکان ندارد فردی بزرگسال «همهچیز دربارهی ایو» را ببیند و حداقل یکی از آدمهای سودجوی حاضر در زندگی خود را به یاد نیاورد. هرچند که به مانند بسیاری از آثار کلاسیک سطح بالای دیگر، All About Eve هم پرشده از مونولوگها و لحظاتِ شاید بیش از اندازه آرام در نگاه مخاطب جوانتر است و بیننده به شرطی از آن لذت خواهد برد که گاردی دربرابر فیلمهای دهههای دور هالیوود نداشته باشد.
Maquia: When the Promised Flower Blooms عشق مادر به فرزند، مواجههی نوجوانان با دوران بلوغ، روابط انسانهایی از نژادهای گوناگون با یکدیگر و تلخی و شیرینی نفهته در فناپذیری و گذر زمان، همه و همه مواردی هستند که انیمهی زیبای Maquia: When the Promised Flower Blooms به آنها میپردازد. انیمهای دربارهی یک دختر جوان و متعلق به نژادی پریگونه و افسانهای که کودکی بیمادر را پیدا میکند و تمام سعی خود را به کار میبرد تا هر آنگونه که ممکن است، او را به زندگی شیرین و خوبی برساند. چالش این مادری و قولهای کاراکتر اصلی فیلم به فرزندخواندهی خود اما در آن است که با بزرگ شدن فرزند، مادرخوانده همچنان جوان میماند و در دورهای از زندگی هر دوی آنها متوجه میشوند که باید پذیرای حقیقتی تلخ باشند. آنها پس از چند سال گذراندن لحظات تلخوشیرین متوجه میشوند که برخلاف قولهای قلبی مادر مبنی بر همراهی دائمی با فرزند، یک روز ذات متفاوت این دو نفر برای همیشه رابطهی به وجود آمده را پایان میبخشد. در همین حین هم فیلمساز از مخاطب خود دربارهی ماهیت عشق میپرسد و نگاه انسان به مفهوم خانواده و همراهی همیشگی با والدین را به سطحی بالاتر میرساند. البته Maquia: When the Promised Flower Blooms فارغ از آن که از نظر بار معنایی احتمالا بالاتر از ۹۰ درصد انیمیشنهای غربی در چند سال اخیر قرار میگیرد، جهانی گسترده، داستانکهایی شنیدنی و تصویرسازیهایی معرکه نیز دارد. فیلم با آن که در دستهی پرجزئیاتترین و پرتحرکترین انیمههای نقاشیشده با دست قرار نمیگیرد، همیشه چشمنواز باقی میماند و همیشه برای جلوگیری از سر رفتن حوصلهی مخاطب به فضاسازی و عدم تمرکز داستان روی مواردی خاص اهمیت میدهد. همین هم کاری میکند که طی مدتزمان تقریبا دو ساعتهی آن، تماشاگر به داستانِ رفتن یک پسر به میدان جنگ، رویارویی مهم چند دوست قدیمی و به آتش کشیده شدن زندگی برخی افراد هم نگاه بیاندازد و فیلمساز بتواند در دل این طرحهای داستانی متنوع، به شکل غیرمستقیم پیامهای عمیق خود را در ذهن او قرار بدهد.
فیلم ایرانی جاده قدیم 📀سال انتشار: 1398
⏰مدت زمان: 95 دقیقه
🔊زبان: فارسی
🌍کشور سازنده: ایران
🔥 ژانر:اجتماعی
اجتماعی , ایرانی 🎬کارگردان: منیژه حکمت
✍️نویسنده: منیژه حکمت، مصطفی خرقه پوش، پوریا عالمی
🌟ستارگان: مهتاب کرامتی , آتیلا پسیانی , پرویز پورحسینی , خلاصه داستان: داستان فیلم ایرانی جاده قدیم درباره زنی کارمند به اسم مینو است که در شب عید یک سری مشکلات سراغش می آید…
دانلود کیفیت ۷۲۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p-HQ
دانلود کیفیت BLURAY
دانلود همه کیفیت ها
در ادامه خوشحال میشویم از نظرات شما در رابطه با فیلم های پیشنهاد شده مطلع شویم؛ همچنین شما نیز میتوانید فیلم های محبوب خود را مطرح کنید. شاد باشید.
A Space Odyssey نقل قول جالبی از وودی آلن وجود دارد که میگوید من وقتی برای اولینبار «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» را دیدم، آن را دوست نداشتم و شدیدا از تماشایش ناامید شدم. تا اینکه سه یا چهار ماه گذشت و به خاطر تمجیدهای دیوانهوار یک نفر از فیلم، دوباره آن را دیدم و این بار به مراتب بیشتر بیشتر از دفعهی نخست از تماشای آن لذت بردم. تا اینکه چند سال گذشت و فیلم را برای بار سوم دیدم. آنجا بود که به خودم گفتم این فیلمی خارقالعاده است. بهگونهای که زمان دیدن فیلم برای سومین بار، تبدیل به یکی از معدود لحظات زندگی من شد که در آنها متوجه شدم هنرمند سازنده کیلومترها جلوتر از من کارش را انجام میدهد. میگویند فیلمهای جریانساز آثاری هستند که پس از اکران شدن، در طولانی مدت سیلی از فیلمهای الگوگرفته از خودشان را روانهی سالنهای سینما میکنند. اصطلاح «فیلم دورانساز» هم به آندسته از محصولات سینمایی تعلق میگیرد که میشود تاریخ سینما را به قبل و بعد از متولد شدنشان تقسیم کرد. در این بین، فیلمهای خیلی کمی یافت میشوند که به عقیدهی تعداد قابل توجهی از سینماشناسهای معتبر، همزمان لیاقت دریافت این دو صفت را داشته باشند و ادیسهی فضایی استنلی کوبریک، دقیقا یکی از همین آثار محدود است. فیلمی دربارهی تکامل و رسیدن بشریت به مرحلهی بعدی انسانیت که از هزاران سال قبل از تولد نژاد ما تا هزاران سال بعد از نابود شدن جلوهی فعلی حیاتمان را در خود جای میدهد و الکس نورث با تکیه بر موسیقیهای کلاسیک بزرگانی چون موتزارت، آلبوم موسیقیهای میخکوبکنندهاش را شکل داده است. A Space Odyssey در زمان ساخته شدن، مرزهای هنر فیلمسازی را جابهجا کرد و چه در طراحی جلوههای ویژه و چه در واکاوی فلسفی مفاهیمی عمیق، نگذاشت محدودیتها مانع درخشش زیباییهایش بشوند. چون آرتور سی. کلارک و استنلی کوبریک با این فیلم اهدافی بیش از اندازه بلند را هدف گرفته بودند و به شکلی شاید همچنان باورناپذیر به اکثر آنها هم دست پیدا کردند. نتیجه هم چیزی نبود جز تبدیل شدن اثر مورد بحث به فیلمی که هرچهقدر هم که آن را ببینیم و دربارهی ثانیه به ثانیهاش بخوانیم، احتمالا باز هم اگر بخواهیم، میتوانیم بیشتر و دقیقتر از قبل آن را بشناسیم.
Punch-Drunk Love پس از اکران و درخشش Hard Eight و Boogie Nights و صد البته مات و مبهوت شدن منتقدان دربرابر شاهکاری سهساعته به اسم Magnolia، پل توماس اندرسون که بهتازگی تولد ۴۹ سالگیاش را جشن گرفته است، به نقطهای ترسناک از دوران فیلمسازی حرفهای خود رسید. به سنگلاخی که حتی بسیاری از بزرگان دنیای هنر هفتم با رسیدن به آن زمین میخورند و به همین خاطر هرگز نمیتوانند کارنامههای هنری خود را تا انتها لایق توجه نگه دارند. زیرا پس از دست یافتن به سطحی مثالزدنی از دریافت توجه مثبت منتقدان و مخاطبان، فیلمسازهای مولف یا مسیر تعیینشدهای برای خود مییابند که با حرکت در آن به جلب نظرات سینماروهای جدیتر ادامه میدهند، یا راه را گم میکنند و تا آخر در حال تلاش برای بازگشت به روزهای درخشانشان هستند. به همین خاطر هم Punch-Drunk Love که با فاصلهی زمانی معناداری نسبت به آثار پیشین اندرسون به روی پردههای نقرهای رفت، بهنوعی نشاندهندهی آیندهی سینمای او به طرفدارانش بود. فیلمسازی که قصههایش را آرامسوز روایت میکند و با چهارمین فیلم بلند و عالیاش، صاحبسبک بودن خویش را به اثبات میرساند. شاید به این دلیل که Punch-Drunk Love در عین داشتن شباهتی انکارناپذیر به آثار قبلیاش، با همهی آنها متفاوت است. یک فیلم تقریبا ۹۵ دقیقهای که راستش را بخواهید، بعضیها آن را دوستداشتنیترین اثر کارگردان «خون به پا خواهد شد» (There Will Be Blood) از نظر ارسال پیامهای امیدوارکننده به ذهن مخاطبان به حساب میآورند. قصهی فیلمِ شاید نهچندان مفصل اما تماشایی Punch-Drunk Love که آدام سندلر، امیلی واتسون و فیلیپ سیمور هافمن افسانهای را در جایگاه بازیگران اصلی دارد، شخصیتهای اندک، رهاشده و افسردهای را زیر ذرهبین میبرد که انگار تمامیشان از نظر روحی، به اندازهی نیازشان برای زنده ماندن اکسیژن دارند، ولی آرزوی تنفس در هوای آزاد را در دل میپرورانند. آدمهایی که انگار به شکلی تماما واقعگرایانه، در گوشهی رینگ پناه گرفتهاند و مشتهای پیاپی دنیا را تحمل میکنند و شاید اگر دست خودشان بود، ابایی از بیرون پریدن از زمین مسابقه هم نداشتند. همین هم Punch-Drunk Love را به اثری تبدیل میکند که احساسات شخصیتها نقش پررنگی در سر و شکل گرفتن آن دارند و مهمترین عناصری هستند که شخصیتپردازی کاراکترها را پیش میبرند. بری ایگان با بازی آدام سندلر بهعنوان قهرمان اصلی فیلم، فردی به غایت شکستخورده است. فردی که از شغل رویاهایش فاصله میگیرد، در نبردهای دلخواهش پیروز نمیشود و کارش را فقط و فقط برای زنده ماندن و بر حسب عادت انجام میدهد؛ شاید هم فقط به هدف برآوردهسازی نیازهای آدمهایی که از مناظر گوناگون، به او وابسته هستند. در همین حین، زنی به اسم لینا لِنارد پیدا میشود که هم او آرامش درون بری را میبیند و هم بری در وجود وی، آن تکهی کندهشده از قلبش را پیدا میکند. خوشبختی اصلی بیننده هم در این است که علاوهبر فیلمنامهی قوی، بازیهای تماشایی و کارگردانیِ همچنان مثالزدنی پل توماس اندرسون، Punch-Drunk Love مانند سه فیلم قبلی کارگردان مورد بحث، رابرت السویت را بهعنوان فیلمبردار خود میشناسد. یک ترکیب هنری معرکه که باعث میشود حتی اگر از ابتدا تا انتهای Punch-Drunk Love را بدون صدا تماشا کنید، باز هم این فیلم، حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد.
All About Eve «همهچیز دربارهی ایو» به نویسندگی و کارگردانی جوزف ال. منکیهویچ که در بیستوسومین دوره از مراسم جوایز سالانهی اسکار رقابت تنگاتنگی با فیلم Sunset Boulevard داشت و درنهایت با کسب چهارده نامزدی و شش جایزه از جمله اسکار بهترین فیلم سال، بهنوعی اثر مورد بحث را شکست داد، به قصهی ابدی تلاش انسانها برای رسیدن به شهرت میپردازد. فیلمی شاید جلوتر از زمان خود که نشان میدهد یک نفر چهقدر میتواند در داخل و خارج از مرکز توجهات همگان دروغگو باشد و برای رسیدن به جایگاه مد نظر خود، عالم و آدم را به بازی بگیرد. چون «همهچیز دربارهی ایو» که تیم ما در این متن قصد اسپویل کردن داستان آن را ندارد، به نمایش تکرار نوعی از چرخهی قدرت و شهرت میپردازد. به اینکه چگونه در دوران مدرن و آغاز عصر ظهور ستارهها در عرصههای گوناگون، چهقدر انسانهایی مختلف نقشهایی یکسان را در جهان ایفا میکنند و چهقدر قدرتطلبی، عنصری نهادین و حذفناشدنی از حیات آدمها به شمار میرود. All About Eve برای مخاطبی که به شخصیتپردازی اهمیت ویژهای بدهد، لذتهایی را خواهد ساخت که گذر زمان ابدا باعث کمرنگ شدن آنها نشده است. به این دلیل که تمامی کاراکترهای اثر از جمله ایو هرینگتون، مارگو چانینگ، ادییسون دوویت و بیل سمپسون در طول دقایق آن مدام بیشازپیش پردازش میشوند و کارگردان به شکلی هنرمندانه، دائما مخاطب را به شناختی دقیقتر از آنها میرساند. تازه این آدمها همانقدر که شخصیتهای پردازششده، متفاوت و جذبکنندهای هستند، نمادهای مهمی از جامعهی مدرن هم به حساب میآیند. بهگونهای که در عین تعلق داشتن اثر مورد اشاره به بیشتر از هفتاد سال قبل، کموبیش امکان ندارد فردی بزرگسال «همهچیز دربارهی ایو» را ببیند و حداقل یکی از آدمهای سودجوی حاضر در زندگی خود را به یاد نیاورد. هرچند که به مانند بسیاری از آثار کلاسیک سطح بالای دیگر، All About Eve هم پرشده از مونولوگها و لحظاتِ شاید بیش از اندازه آرام در نگاه مخاطب جوانتر است و بیننده به شرطی از آن لذت خواهد برد که گاردی دربرابر فیلمهای دهههای دور هالیوود نداشته باشد.
Maquia: When the Promised Flower Blooms عشق مادر به فرزند، مواجههی نوجوانان با دوران بلوغ، روابط انسانهایی از نژادهای گوناگون با یکدیگر و تلخی و شیرینی نفهته در فناپذیری و گذر زمان، همه و همه مواردی هستند که انیمهی زیبای Maquia: When the Promised Flower Blooms به آنها میپردازد. انیمهای دربارهی یک دختر جوان و متعلق به نژادی پریگونه و افسانهای که کودکی بیمادر را پیدا میکند و تمام سعی خود را به کار میبرد تا هر آنگونه که ممکن است، او را به زندگی شیرین و خوبی برساند. چالش این مادری و قولهای کاراکتر اصلی فیلم به فرزندخواندهی خود اما در آن است که با بزرگ شدن فرزند، مادرخوانده همچنان جوان میماند و در دورهای از زندگی هر دوی آنها متوجه میشوند که باید پذیرای حقیقتی تلخ باشند. آنها پس از چند سال گذراندن لحظات تلخوشیرین متوجه میشوند که برخلاف قولهای قلبی مادر مبنی بر همراهی دائمی با فرزند، یک روز ذات متفاوت این دو نفر برای همیشه رابطهی به وجود آمده را پایان میبخشد. در همین حین هم فیلمساز از مخاطب خود دربارهی ماهیت عشق میپرسد و نگاه انسان به مفهوم خانواده و همراهی همیشگی با والدین را به سطحی بالاتر میرساند. البته Maquia: When the Promised Flower Blooms فارغ از آن که از نظر بار معنایی احتمالا بالاتر از ۹۰ درصد انیمیشنهای غربی در چند سال اخیر قرار میگیرد، جهانی گسترده، داستانکهایی شنیدنی و تصویرسازیهایی معرکه نیز دارد. فیلم با آن که در دستهی پرجزئیاتترین و پرتحرکترین انیمههای نقاشیشده با دست قرار نمیگیرد، همیشه چشمنواز باقی میماند و همیشه برای جلوگیری از سر رفتن حوصلهی مخاطب به فضاسازی و عدم تمرکز داستان روی مواردی خاص اهمیت میدهد. همین هم کاری میکند که طی مدتزمان تقریبا دو ساعتهی آن، تماشاگر به داستانِ رفتن یک پسر به میدان جنگ، رویارویی مهم چند دوست قدیمی و به آتش کشیده شدن زندگی برخی افراد هم نگاه بیاندازد و فیلمساز بتواند در دل این طرحهای داستانی متنوع، به شکل غیرمستقیم پیامهای عمیق خود را در ذهن او قرار بدهد.
فیلم ایرانی جاده قدیم 📀سال انتشار: 1398
⏰مدت زمان: 95 دقیقه
🔊زبان: فارسی
🌍کشور سازنده: ایران
🔥 ژانر:اجتماعی
اجتماعی , ایرانی 🎬کارگردان: منیژه حکمت
✍️نویسنده: منیژه حکمت، مصطفی خرقه پوش، پوریا عالمی
🌟ستارگان: مهتاب کرامتی , آتیلا پسیانی , پرویز پورحسینی , خلاصه داستان: داستان فیلم ایرانی جاده قدیم درباره زنی کارمند به اسم مینو است که در شب عید یک سری مشکلات سراغش می آید…
دانلود فیلم ایرانی جاده قدیم
دانلود کیفیت ۴۸۰pدانلود کیفیت ۷۲۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p-HQ
دانلود کیفیت BLURAY
دانلود همه کیفیت ها
در ادامه خوشحال میشویم از نظرات شما در رابطه با فیلم های پیشنهاد شده مطلع شویم؛ همچنین شما نیز میتوانید فیلم های محبوب خود را مطرح کنید. شاد باشید.
دیدگاه ها