نتایج بیشتـــــر
الههی الهام جوزف فون اشترنبرگ، زن عاشقپیشه و فداکار درام دادگاهی بیلی وایلدر، معشوق سالهای جوانی کلانتری در یک شهر مرزی در «نشانی از شر» و یکی دو جین بازی معرکهی دیگر، نام مارلنه دیتریش را برای همیشه در تاریخ سینما ماندگار کرده است.
جوزف فون اشترنبرگ، تصویر او را به تصویر یک زن اثیری تبدیل کرد. زنی که مانند الههای به انتظار ابدیت نشسته و هیچ چیزی نمیتواند از درد انتظار او بکاهد. همین همکاری با او، از مارلنه دیتریش، تصویری زنی غیرقابل دسترس ساخت که مانند یک قطعهی خوشتراش و نفیس در یک گوشهی موزهای پر سر و صدا و پر رفت و آمد، فقط میتوان از پشت شیشهای تماشایش کرد؛ مانند مجسمهای کار یک هنرمند بزرگ یا یک نقاشی پرتره، کار نقاشی از دوران رنسانس.
زمانه، دههی ۱۹۳۰ بود. کاترین هپبورن در کمدیها میدرخشید، بتی دیویس استاد بازی در درامها بود، گرتا گاربو در تلاش بود که از دوران گذار به سینمای ناطق جان سالم به در ببرد. اما مارلنه دیتریش بین بازیگران زن خارجی با «مراکش» و «فرشته آبی» نه تنها تصویر دقیقی از بازی در فیلمی ناطق ارائه داد، بلکه شمایل تازهای از زنان بر پردهی سینما ساخت و به یک چهره برجسته بین بازیگران زن هالیوود تبدیل شد.
در دهههای بعد تلاش کرد که نقشهای تازهای را تجربه کند و موفق هم شد. بهترینش زن عاشقپیشهی فراری از جنگ دوم جهانی در فیلم «شاهدی برای تعقیب» از بیلی وایلدر که موفق شده از جنگ بگریزد، اما از پس نیروی عشق برنمیآید و دست به عصیان و خودویرانگری میزند. حضورش در این فیلم، یکی از بهترین انتخاب بازیگران بیلی وایلدر است، وایلدر به بازیگری نیاز دارد که مخاطب با تماشای شکست خوردنش، حسابی احساساتی شود و عظمت خشونت جاری در جنگ را باور کند.
برای عاشقان سینما، حضورش در کنار ارسن ولز در فصل کوتاهی در فیلم «نشانی از شر» یکی از بهترین سکانسهای تاریخ سینما را رقم میزند؛ دو غول در یک قاب.