
پیشنهاد فیلم آخر هفته(145) DLfars
( )
کتاب صوتی
با صد و چهل و پنجمین قسمت از مجموعه پیشنهاد فیلم آخر هفته (145) DLfars برای آخر هفته، همراه شما عزیزان هستیم. در این عنوان ، هر هفته به معرفی چند فیلم برتر که حتما باید دیده شوند، از نگاه DLfars میپردازیم و آنها را به شما عزیزان معرفی میکنیم. ممکن است شما نیز برخی از این فیلم ها را دیده باشید و یا حتی اسم بعضی از آنها را نشنیده باشید! در هر صورت تمامی فیلم هایی که معرفی میشوند، از نگاه DLfars، عناوین فوق العاده جذابی هستند. در ادامه به معرفی چند فیلم پیشنهادی DLfars برای آخر هفته شما میپردازیم، همراه ما باشید.

درباره فیلم:
فیلم Valkyrie داستانی در مورد یک کودتای نافرجام در ۲۰ ژوئیه ۱۹۴۴ است که گروهی از افسران آلمان نازی تلاش کردند تا هیتلر را سرنگون کنند و سپس کنترل کشور را تحت عملیات والکری بر عهده بگیرند، اما درنهایت در رسیدن به این هدف شکست خوردند.
این فیلم که اتفاقاتش در اواخر دوران جنگ جهانی دوم جریان دارد، با جنجال زیادی هم همراه بود که یکی از مهمترین آن اعتقاد تام کروز به ساینتولوژی بوده که باعث ایجاد اختلاف نظرهای زیادی مبنی بر بازی او در این نقش بین سیاستمداران آلمانی و اعضای خانواده اشتاوفنبرگ شده بود. درنهایت کروز این نقش را بازی کرد و این فیلم روی پرده رفت که البته بازی او توانست مورد توجه قرار بگیرد و فیلم بدون مشکل در آلمان نیز اکران شد.
Valkyrie
در هر حال برایان سینگر که بیشتر برای کارگردانی فیلمهای X-Men شهرت داشت، او را برای شباهت بسیار زیادش به کلاوس فون اشتاوفنبرگ انتخاب کرده بود. فیلم Valkyrie درنهایت به یکی از فیلمهای موفق تام کروز تبدیل شد و اگر جنجال پشت فیلم وجود نداشت، شاید نقدهای مثبتتری فیلم دریافت میکرد و حتی شاهد حضور آن در فصل جوایز بودیم. سینگر همچنین فیلم والکری را پس از فیلم Superman Returns ساخت تا توانایی خودش را برای ساخت فیلمی خارج از دنیای ابرقهرمانی نیز نشان دهد.

درباره فیلم:
گاوین اوکانر در فیلم Warrior هیچ مشتی را عقب نمیکشد. او طوری با ضربات احساسی مخاطب را میزند که انگار یک مبارز داخل رینگ است؛ جنگجویی که گویا پایانبندی فیلم حکم نزدیک شدن داور به او و جلوگیری از حملهی بیشتر وی به تماشاگر را دارد. گویا فقط وقتی فیلم تمام میشود، Warrior مجبور است که دیگر به شما حمله نکند. اما چه موقع دیدن این فیلم درام و چه بعد از آن درد را احساس میکنیم. اثر مورد بحث یک فیلم خوب ساده و فراموششدنی نیست.
تام هاردی در فیلم Warrior مخاطب را از خود میترساند و در عین حال بیننده نمیتواند در بخشهایی برای او دلسوزی نکند. وقتی اوکانر دوربین را مقابل صورت وی میگیرد و این شخص رنجکشیده به سمت قفس مبارزه میآید، چشمهای او چشمهای یک قاتل جنایتکار هستند؛ انگار جدا میتواند از نمایشگر خارج شود و مخاطب را تا سر حد مرگ بزند. قصه پیچوتابهای زیادی میخورد که اگر بدون دانستن آنها سراغ فیلم بروید، بیشتر میخکوب میشوید. به همین خاطر در این معرفی به هیچ عنوان شاهد توضیح کوتاه خط داستانی اصلی فیلم Warrior هم نیستید.
Warrior
در سکانسی از فیلم که شامل درخشش زیرپوستی و خاص جوئل اجرتون هم میشود، کارگردان ارزش کار خود را به یاد مخاطب میآورد. اول میگذارد که صحبتهایی کلیدی بین دو شخصیت کلیدی را بشنوید؛ درحالیکه با یک کات به گزارشگرهایی که میگویند «کاش یک مگس روی دیوار بودیم تا میتوانستیم به آن گفتوگو گوش بدهیم»، باعث میشود که قدر تجربهی سینمایی پیشرو را بدانید.
درام قدرتمند، بازیگریهای فوقالعاده، حرکت مثالزدنی دوربین، فیلمنامهی کلاسیک درستوحسابی و صدالبته شخصیتپردازیهایی که درد را تحویل مخاطب میدهند. فیلم Warrior راجع به رقابتهای باشکوه نیست. بلکه از انسانهایی میگوید که به سرعت فهمیدند جز ضربه زدن و ضربه خوردن، روشی برای درد نکشیدن در دنیا نمیشناسند؛ همینقدر طعنهآمیز و غمانگیز.

درباره فیلم:
آخرین اثر کارگردانیشده توسط ایسائو تاکاهاتا؛ فیلمساز هنرمندی که کنار هایائو میازاکی بزرگ موفق به تبدیل کردن Ghibli به یک استودیو انیمهسازی خارقالعاده شد. در جهانی که انواعواقسام آثار سینمایی و تلویزیونی گاهی بیش از حد شبیه به نظر میآیند، فیلم The Tale of The Princess Kaguya بیاندازه اورجینال ظاهر میشود.
ماجرا راجع به داشتن ایدههای داستانی بسیار جدید نیست. بلکه راجع به اصل سینما است؛ تصویرسازی. وقتی یک محصول انیمیشنی جدید میتواند در تصاویر و داستانگویی بصری تا این حد نو و خاص به نظر بیاید، میدانیم که با چه محصول مهمی روبهرو شدهایم.
ale of the Princess Kaguya
دختری بسیار کوچک و دوستداشتنی داخل جنگل درختهای بامبو پیدا میشود و توسط مرد به خانه میآید. او بزرگ و بزرگتر شد. سالهای شاد گذشتند و انتظارات به وجود آمدند. ناگهان دختر شاد میبیند که دیگر هیچ خبری از کودکی او نیست و باید یک شاهدخت باشد؛ شاهدختی که شادی را گم کرده است و حتی نمیتواند خلوت گذشته را پیدا کند تا کمی آرام بگیرد.
تاکاهاتا به کمک نمایش مثالزدنی یک اقسانهی قومی و اجدادی متعلق به آسیا شرقی صرفا قصد افزایش اطلاعات مخاطب را ندارد. بلکه راجع به امروز حرفهای زیادی میزند. در ظاهر قصه راجع به یک شاهدخت افسانهای و خواستههای عجیبوغریب و معنادار وی از مردهایی است که قصد ازدواج با او را دارند. اما در باطن تاکاهاتا از قوانین و برداشتهای غلطی میگوید که با ایجاد انتظارات غیرواقعی در دنیا، زندگیهای زیادی را به آلودگی کشیدند و لحظات عادی و خوش فراوانی را تبدیل به خاطرات دستنیافتنی کردند.

درباره فیلم:
افراد مبتلا به فیبروز سیستیک از آنجایی که بسیار بیشتر از انسانهای دیگر ممکن است مبتلا به عفونتهای جدید به خاطر تنفس باکتریهای موجود در هوا بشوند، باید همواره از بیمارهای مشابه و هر شخصی که هر نوعی از مریض قابل انتقال را داشته باشد، حداقل ۶ قدم فاصله بگیرند.
در نتیجه نام فیلم Five Feet Apart خبر از جدایی بیشتر و بیشتر با گذر زمان نمیدهد. بلکه از یک قدم نزدیکتر شدن به زندگی میگوید؛ وقتی که دنیا به شکلی غیرمنصفانه مشغول حمله به بسیاری از انسانها است. زیرا مریضی CF مشکلی جدی است که ۱۰ها هزار آدم در نقاط مختلف دنیا با آن دستوپنجه نرم میکنند.
Five Feet Apart
شاید ویل و استلا در طولانیمدت شانسی نداشته باشند و شاید علاقهی آنها به یکدیگر شبیه یک فانتزی شیرین در تلخیهای دنیای واقعی به نظر برسد. اما آنها موقع نگاه به یکدیگر اندکی امید را پیدا میکنند و قدم به قدم واقعیتهایی مهمتر از بیماری را راجع به خود با هم به اشتراک میگذارند.
سینما بارها موفق به آشنا کردن انسانها با انسانهای بیشتر شده است؛ تا مدام بیشازپیش بفهمیم که در لمس برخی از احساسات انسانی جدی تنها نیستیم. در فیلم Five Feet Apart یکی از امیدوارترین آدمها مقابل یکی از ناامیدترین آنها قرار میگیرد. درنهایت چه خواهد شد؟ شاید هر دو بتوانند طی چند دقیقه واقعا نفس بکشند.
فیلم آخر هفته (145)
در ادامه خوشحال میشویم از نظرات شما در رابطه با پیشنهاد فیلم آخر هفته (145) مطلع شویم؛ همچنین شما نیز میتوانید فیلم های محبوب خود را مطرح کنید. شاد باشید.
دیدگاه ها