دانلود فیلم سینمایی بمانی 1380
فیلم سینمایی بمانی
( بمانی )
کتاب صوتی فیلم سینمایی بمانی
فیلم سینمایی بمانی سرنوشت سه دختر ایلامی به نامهای مدینه، نسیم و بمانی را به تصویر کشیده شده است، مدینه که قالیباف است و به دست برادر و دوست برادرش کشته میشود به جرم این که با سربازی که سفارشدهنده فرش به او بوده، در شهر دیده شده است و…
لینک های دانلود فیلم سینمایی بمانی
درباره فیلم سینمایی بمانی بیشتر بدانید
فیلم سینمایی بمانی فیلمی اجتماعی، خانوادگی و درام به کارگردانی داریوش مهرجویی، نویسندگی داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر و تهیهکنندگی مشترک محمد نیکبین، تهمینه میلانی و داریوش مهرجویی است که در سال 1380 تولید شد.در فیلم سینمایی بمانی هنرمندانی همچون حبیب رضایی، بیوک میرزایی، معصومه بخشی، شادی حیدری، محمد حبیبیان، توران یاقوتی (حبیبیان)، قادر حیدری، محسن خیاطی، طیبه صیدمحمدی، طاهره صیدمحمدی و… به هنرنمایی پرداخته اند.
فیلم سینمایی بمانی شرح زندگی سه دختر ایلامی به نامهای مدینه، نسیم و بمانی است؛فیلم سینمایی بمانی داستان سه عشق است، عشق سه دختر جوان به زندگی که در برخورد با نابسامانیهای اجتماعی تا آستانه مرگ ویران میشود.
دلارام (مدینه)، زن جوانی از یک خانواده عرب که از شوهر معتادش جدا شده، با مادربزرگش زندگی میکند و به قالیبافی مشغول است؛ جوانی که اواخر دوران سربازیاش را میگذراند، در جریان سفارش بافت یک قالیچه برای مادرش، با مدینه آشنا و شیفتهاش میشود؛ آن دو با هم قرار میگذارند تا پس از پایان سربازی جوان، مادرش به خواستگاری برود.
اما رفت و آمدهای این دو باعث میشود که برادران متعصب مدینه، سر او را به اتهام فساد و فحشا میبرند؛ دختر دوم نسیم پویان، دانشجوی سال اول پزشکی، به جهت تعصب و اعتقادات خشک پدرش وانمود میکند که در رشته علوم آزمایشگاهی درس میخواند، اما پدرش واقعیت را میفهمد و چون اعتقاد دارد که بیمارستانها محل فساد است و دلش نمیخواهد که دخترش شب تا صبح با دکترها در بیمارستان تنها بماند، نسیم را از دانشگاه بیرون کشیده و در زیرزمین خانه زندانی میکند.
نسیم از فرط استیصال خود را به آتش میکشد؛ سومین دختر بمانی است؛ بمانی حبیبیان، دانشآموز دبیرستان و فرزند خانوادهای پرجمعیت و فقیر است؛ پدرش که رفتگر شهرداری است، تصمیم میگیرد تا بمانی را در برابر سه سال اجاره خانه، به عقد صاحب خانهشان درآورد که پیرمرد پولداری با نام خالو است؛ بمانی مقاومت کرده و میگریزد و به خانه یکی از بستگانش پناه میبرد.
اما پدرش او را برمیگرداند و بالاخره مراسم ازدواج دختر نوجوان با پیرمرد پولدار برگزار میشود؛ در حالی که او دل در گروی چوپان جوانی دارد که سودایش رفتن به شهر برای کسب موفقیت بیشتر است؛ یک بار که بمانی راجع به چوپان جوان با پدرش صحبت کرده بود، کتک مفصلی خورده بود؛ کار بمانی در خانه پیرمرد فقط خدمت به ارباب است، اما پس از چندی عصیان میکند و با کوفتن چوبی بر سر خالو، از خانهاش گریخته و به خانه پدری میرود و با ریختن نفت بر سر و رویش خودسوزی میکند.
بمانی با تن و صورت و روح سوخته، طلاقش را از خالو میگیرد اما به خانه پدر نمیرود؛ حال او که سرگردان است، به گورستانی میرسد و در آنجا با مرده شور جوانی که در حاشیه گورستان زندگی میکند، آشنا میشود و آن دو تصمیم میگیرند تا همان جا با هم زندگی کنند.
دیدگاه ها